سلام مادرایی ک بچه اتون از شیر گرفتین بیاین تجربه اتون ب ماهم یاد بدین
من دوسه روزه میخام دخترمو از شیر بگیرم نمیتونم همش آویزونه سینمه

سلام خیلی راحت تر از اون چیزیه ک فکر میکنی خدا کمکت میکنه من ۷ صب ک خواب بود دادم بهش دیگه ۱۰ بیدار شد غذا بهش دادم سر سینم رژ زدم و مو گفت میمی میخوام نشونش دادم گفت اخ شده گفتم اره دیگه شب ک میخواست بخوابه موقع خواب گریه کرد بغلش کردیم گردوندیمش خوابید از شبای بعد فیلم نکاه میکرد تو اوج نگاه کردن خوابش میبرد البته بگم ک شبا قبل از خوابش غذایی ک دوست داره بهش بده سیرش کن بچه گشنه نشه راحت میخوابه تا صب بجه من زیادی وابسته شیرم بود و ی چیز دیگه دوتا تخم مرغ محلی پیدا کردم بردم مولا براش دعای دلسردی روش خوند دادم خورد خیلی راحتتر از اون چیزی فکرش میکردم دلسرد شد دیگه طرف سینم نیومد

من الان ده روزی میشه گرفتم صبر زرد زدم دید تلخه دیگه نیومد بخوره شبا کنارم میخوابه تا صبح فقط بعضی شبا بدار میشه میگه آب میخوره میخوابه

من ده دوازده روز میشه گرفتم یه روز صبح که بیدار شد ندادم هر چی میگفت جوجو میگفتم اوف شده ، یکسره بهش غذا و پسته و بادوم و میوه میدادم تا گرسنه نشه
ظهر موقع خواب گریه کرد گفت جوجو میخوام یکم سینمو رژ زدم گفتم جوجو اوف شده میخوایی ببینی گفت آره منم دادم پایین دید گفتم الان جوجو میخوایی گفت نه
دیگ هر بار میگفت میگفتم نشون بدم میگفت نه و اینکه یکسره غذاها و خوراکی هایی ک دوس داشت میدادم
خداروشکر روژا اصلا اذیت نکرد با اینکه بی اندازه وابسته بود
توکل کن به خدا کمکت میکنه بچه هم همکاری میکنه
من که راحت شدم بخدا

کم کم عادت میکنه
اگه دیدی گریه میکنه جیغ میکشه بایدتحملش کنی

منم امروز شروع کردم تا خدا چی بخواد