کیا بیدارن 🥲

از الان ذهنم درگیر تولد یکسالگی دخترمه اینقدر بهش فکر کردم سر درد شدم 🫠🫠


شما در چه حالید 🤦🏻‍♀️

من بیدارم و درد دارم
من نگرفتم برا دخترم چون میدونستم همکاری نمیکنه و یادشم نمیمونه و جاریمم باردار بود استراحت مطلق نمیتونست بیاد
خودمون ۳ تا رفتیم ی رستوران ی کیک کوچولو هم براش گرفتم با بادکنک و اتلیه هم بردمش عکس گرفتم ازش عکساش خیلییی نانازشد

به نظر من نگیر دو سالگیش بگیر بچه هیچی نمی فهمه جمعیت می بینه گریه می کنه همش من دو تولد رفتم کوفتم شد من که نمی گیرم دوسالگی می گیرم

منم ذهنم درگیره اینه چرا نمیخوابمدمثل دورازجون احمقا بیدارم

من بیدارمم
چرا فکرکنییی ولش کن بابا🤣
وقت زیاده

اتفاقا چند روزی میشه ک رفتم خرید هاشو کردم

اوووووه حالا نه ماهه

با یک دهم هزینه اتلیه میتونم عکساشو واست اتلیه ای کنم

منم دو سه روزه همش فکرم درگیره تولدشه ک چکار کنم لباس چی بگیرم کی دعوت کنم

منم از امروز دارم کم کم کاراشو میکنم البته تولد خودمونی میخوام بگیرم.
ولی واسه عکس و یادگاری دارم کاراشو انجام میدم.

منم ذهنم درگیره خیلی

من به هیچ وجه بهش فکر نمیکنم چون قرار نیست جشن بگیرم
جشن تولد یکسالگی برای بزرگتراست نه بچه
بچه توو این شلوغیا فقط اذیت و بیخواب میشه
مادر هم خسته و داغون و هیجی ام توو ذهن بچه نمی مونه

من ک اصلا فکرشو نمیکنم چون مطمعنم اذیت میکنه

اتفاقا منم بیدارم فکرم درگیر تولد یکسالگی ک چیکار کنم 😂

بهش فکر نکن من دیوونه شدم انقد استرس کشیدم حالا فردا شب تولدشه دوستم امشب اومده پیشم باهام کارامو میکنه تا من استرس نداشته باشم😂

منم مثل شما از ۱۰ ماهگی همش تو فکرش بودم
بقیه میگفتن اووو کو تا تولد
ولی چشم ب هم زدم و تولدش شد 🙂
من خودم اینجوری ام که هرچی دقیقه ۹۰ انتخاب کنم و تصمیم بگیرم ب دلم نمیشینه ، از دوماه قبل شروع کردم همه جا رو شخم زدم با آرامش و فهمیدم می‌خوام چیکار کنم ، الآنم دیگه تقریبا همه کارا رو اوکی کردم 😌

برا تولد زوده ک الان خواهر بخواب استراحت کن

من بیدارم ... همسرم و ۳ طفلانم خوابن و خسته ترینممممم از کارای خونه و آشپزی و سر کله زدن با بچها و مغزم رد داده یکم با گوشی سرگرم بشم بخابم