۱۳ پاسخ

شیر خودت رو نده

دقیقاحال وروزمنوداری درکت میکنم منم دوتاهمشیردارم دیوونه ام کردن وای نگوخیلی وحشتناکه

واقعا سخته من یکی دارم سختمه توکه دوتا بچه کوچیک داری

وای چقدر سخت واقعا خدا کمکت کنه من با یدونه بدنم دیگه کشش نداره

عزیزم بنظرم به هر دو شیر خشک بده اینطوری خودت نابود میشی

۱۷ یالته دوتا پشت سر هم داری دخترررررر؟؟؟؟

خب چرا شیرخشک نمیدی!

عزیزم منم داشتم خیلی سخته خدا برات درست کنه

مولتی ویتامین قرص کلسیم بخور شیر زیاد بخور چهار شیره صبحانه هم خودت بخور هم بچه‌ات بده خیلی سخته اما سعی کن غذات تا جایی که میتونی کامل بخوری از بقیه کمک بگیر زیاد تمیزی خونه مهم نباشه در حد مرتب کردن کافیه

خدا خودش کمکت کنه منم وقتی ۱۷ ساله بودم دو تا بچه شیر به شیر داشتم مردم و زنده شدم الان خداروشکر بزرگ شدن یکیش کلاس هفتم یکیش کلاس ششمه،میخوام بگم تحمل کن این روزا میگذرن

شیر خشک بده. به خودت برس. بگو خواهری کسی بیاد کمکت. شوهرت بگو بمونه خونه کمک کنه

گلم منم مثل شما بودم پسرم رو یکسال و چهار از شیر گرفتم

این و فقط منی که دوتا پشت هم دارم میفهمم ی وقتایی دلم فقط دور شدن میخاد ی وقتایی هم مردن 😂😂

سوال های مرتبط

مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم ۱۴ ماهگی
مامانا در چه حالین
من دخترم خیلی خیلی زیاد اذیتم میکنه به حدی که بعضا میگم کاش نزاییده بودمش انقد پشیمونم کرده
تو خونه حق ندارم نه غذا درست کنم نه غذا بخورم نه دستشویی برم نه ظرف بشورم نه لباس پهن کنم نه هیچ کار دیگه ای فقط باید یا بگیرم بغلش یا کنارش بشینم انقد گریه میکنه جیغ میزنه حد نداره
میبریمش بیرون تو ماشین فقط صدا میده اعتراض میکنه ولشم میکنیم همش میخوره زمین کار خطرناک میکنه دیگه بخدا هستم از دستش
همش ناله میکنه میارم بخوابونمش نه شیر درست حسابی میخوره رو پام انقد تکونش میدم نمیخوابه پاهام دیگه بخدا داره میشکنه خودمم پریودم پاهام کلا رو خودش بند نیست چه برسه دخترمن یه ساعت تکون بدم دیگه توان وزنشو نداره
حتی باباش هم میاد انقد اونم اذیت میکنه ناله میکنه گریه میکنه زنو شوخری دیگه کلافه میشیم نه شام میتونیم بخوریم از دستش یا گریه میکنه یا همه چیو برنیداره پخش پلا میکنه
توروخدا راه حل بگین بهم دیگه توان ندارم ادامه بدم انقد دوست دارم خلاص کنم خودمو
موقع غذا دادن که همش پوره هست فقط عوق میزنه هیچی درست حسابی نمیخوره جرات ندارم به غذا جدید براش درست کنم از بس که هرچی درست کردم نخورد