۶ پاسخ

اول میگم میدونم میترسی منم از بعضی چیزا میترسم بستگی داره به موقعیت مثلا دختر من از مگس میترسه بعدمیگم ببین تو خیلی بزرگتر و قوی تری اگه دستت رو تکون بدی اون میترسه .ولی نباید ترسشگ رو انکار کنی یا مسخره کنی بگی از این میترسی؟ اینکه ترس نداره؟ یا....

میگم میخاد بوست کنه بریم ب مثلا مورچه سلام،، بدیم

دختر من کم پیش میاد از چیزی بترسته اما بگه ترسیدم همیشه میگم من و بابا پیشتیم نترس

با عروسکهاش در قالب بازی (یه داستانی از خودت با عروسکهاس در مورد ترس از مثلا تاریکی دربیار)ترسشو بریز. مثلا من از همون شش ماهگی که مینشست برقا رو خاموش میکردم چراغ قوه گوشیمو مینداختم رو دیوار عروسکهاشو میاوردم سایه شونو مینداختم رو دیوار نمایش بازی میکردیم .الانم میگه مامان بیا رو دیوار سایه بازی کنیم.
از مار واقعی ترسیده بود. بچه م همش خودشو خیس میکرد ّ و روز . بعد از یه مدت اومدم کم کم تو نقاشیها اسم مار رو اوردم بیا نقاشی مار قشنگ بکشم برات . بعد رفتیم براش مار اسباب بازی گرفتیم خیلی دوسش دا ره همه جا میاوردش تا یه مدت. بهش میگه مار قشنگم.

میگم ترس نداره...اون چندروز پیش گفت از سگ میترسم گفتم ترس نداره فقط کثیفه آدم مریض میشه

بستگی داره از چی بترسه من پسرم وقتی از حیوانات میترسه میگم پشی نازه ما از اون بزرگ. تریم اونم از ما میترسی ببین وقتی میخوای بری کنارش میترسه و فرار میکنه

قبلا از اتاق تاریک میترسید برقم روشن میکردم باز میترسید میگفتم تا سه میشمارم ببینم زرنگی زود میای این جوری ترسش ریخت

سوال های مرتبط

مامان زندگیم 😘 مامان زندگیم 😘 ۳ سالگی