۹ پاسخ

اره سخته البته نمیشه سپرد ب کسی مامانامونم اگ سنشون بالا باشه نمیتونن.ولی قبول دارم همینکه هرزگاهی میریم اونجا استراحت میکنیم اونا بازی میکنن با بچه شیری چیزی آماده میکنن پوشک تعویض میکنن غنیمته

منم ۵۰۰ کیلومتر فاصله دارم باخانوادم
ولی عادت کردم.سختیای خودشو داره

منم تو غریبم خانوادم مشهدن منم سبزوار الان شنیدم که هفته دیگه میخان بیان دارم بال در بیارم به غیر از خودم شوهرمم خوشحاله که میخان بیان بااینکه خانوادش پیششن
ولی من هیچکس اینجا ندارم انقدر بعضی وقتا هوای مامانمو میکنم میشینم گریه میکنم

من که 8ساعت دورم از خانواده م و دست تنهام واقعا کم میارم
همسرم شغلش آزاد صبح می‌ره شب میاد و دست تنهام
واقعا دوست. دارم یکی باشه فقط نیم ساعت نگهش داره برای خودم باشم یا بخوابم

من و خانواده ام نزدیک همیم اما کلا تک و تنهام برای همه چیز 😂😂
از دو هفته بعد زایمان کلا مستقل شدم و تنهایی دارم به دخترم رسیدگی میکنم حتی وقتایی که برم خونشون هم باز همه کارای دخترم با خودمه در این حد🫤😂

من واقعا خیلی داره بهم سخت میگذره بعضی روزا گریم میگیره

من تو شهر خودمم ولی ی ربع با مادرم فاصله دارم ولی تک و تنها م و با تنهایی بچه بزرگ میکنم یعنی بعضی وقتا ایقد خستم خابم‌میاد ولی از خستگی نمیتونم بخام

آره خیلیییییی😩😩

وااااقعا سخته
بعضی وقتا اینقدررر خسته میشم دوست دارم یکی باشه بچه رو چند ساعتی بدم بهش فقط استراحت کنم
مخصوصا اینکه شوهرمم شب کاره و شیفت شبه

سوال های مرتبط