شوهرم میگه برای بچه دوم اقدام کنیم … ولی من‌خیلی میترسم که نکنه نتونم از پس دوتا بچه بربیام
از طرفی ام چون مشکل داریم و دیر بچه دار شدیم از بالاتر رفتن سنمون هم نگرانم
خانمایی که دوتا یا سه تا بچه دارید
نظرتون چیه؟
با فاصله سنی دوسال میشه از پسش بر اومد؟

اگه میدونی تحمل داری کشش داری با دوتا بچه سختت نیست تا اون میاد بزرگ شه باز باید مسیولیت قبول کنی بی خوابی خستگی روحی جسمی زایمان
حوصله داری بیخوابی بکشی
بعد صبح بلند شی برای اون یکی بچه بزرگ غذا درست کنی بهش برسی ؟
بعد نوبت برسه به اون کوچیک‌بیدار بشه پوشک عوض کنی شیر بدی .....
باز شوهرت میاد خونه به اون برسی شام ناهار
خونه جمع کردن
ببین خودت توان داری یا نه؟
من اوایل میگفتم فاصله سنی بین ۱ سال تا ۲ سال اما الان توان ندارم همین یکی رو تقریبا هم سن هستیم اصلا دیر نیست تا ۳۲ سالگی هم برای دومی خوب اقدام کنی
اما تا نزدیک ۷ سال پیر میشی 🥲

بزارید دوسال و نیمش بشه
پوشک بگیر شیر و بگیر خوابش رو مستقل کن بعد اقدام کن بیار
چون واقعا خیلی خیلی اذیت میشی

بیار به نظرم 🤩👌مطمئنم میتونی

م هم دیر بچه دار شدیم بعد ۷سال بعد زایمان اصلا جلوگیری نکردم ولی حامله نمیشم بنظر منم اقدام کن از کجا معلوم که بشه اگه بشه که واقعا خدا بهت رحم کرده چون خیلی سخته بخای بیفتی دوباره دارو درمان دکتر و..

ولش کن بابا اگه فک میکنی بچت ارومه بیار وگررنه نکن اینکارو پسر من ک خیلی اذیت میکنه امشب ب شوهرم گفتم بزو لوله تو ببند ... ت باید نگه داره رسیدگی کنی بهشون حداقل بزار ۳سال بشه بچت

شرایطش روداری حتمابیارسختیش بستگی به بچه هات داره من دخترخاله ام خواهرزاده شوهرم دخترداییم وعروس خاله ام بافاصله یک سال یادوسال آوردن میگن خیلی سخته ولی یک روزپسرمنودیدن گفتن این یکی خیلی سخت ازدوتاپشت سرهم آوردن ماهست پسرمن وحشت ناک لج بازوگریه داروجیغ کش ولی بعضی بچه هاانقدرخوبن دلت میخوادده تااینجوری بیاری سنی نداری که ازبالارفتن سن بترسی

عزیزم قبل همه چی خودتو بسنج از نظر روحی از نظر جسمی بعد هم توانایی مالی ببین امکاناتی که ی بچه میخواد میتونی باهم تامینشون کنی ازهمه مهم تره دس تنها باشی خیلی سخته باید کمکی داشته باشی من با وجود اینکه همسرم همیشه کنارمه پسرم بشدت بد قلقه همین الان باهات حرف میزنم با وجود اینکه از شدت بی‌خوابی نمیتونست راه بره ساعت ۱۱ هم خوابوندم نذاشته ده دیقه چش رو هم بذارم باز بیدار شد آوردمش تو صندلی تابی تو پذیرایی تکونش میدم نه خواب داره نه خوراک صب تا شبم بهم چسپیده و من خیلی خیلی خستم واقعا حتی نصف شبا دو ساعت برا خودم نیستم و فکر به بچه دوم تنمو میلرزونه وله ی عده بچه های نسبتا آرومی دارن اگر بچت اذیتش کمتره آرومتره راحت تر میتونی با دومی کنار بیای

منم همسن شمام ولی سنت ک زیاد نیس😁 البته ک من کلا دیگه بچه نمیخوام چون بچم ب شدت بی قرررراره فقط منتظرم بزرگ بشه ایشالا یکم استراحت کنم

چه با فاصله کم چه زیاد هر کدوم سختیای خودشو داره زنداداش من با فاصله دو سال اورد اوایلش خیلی اذیت سد الان میگه راحتم با هم همه کاراشون میکنن من بودم حداقل تا دوسالگی بچم قبر میکردم بچه رو از شیر میگرفتم از پوسکم‌میگرفتم با خیال راحتتر به فکر بچه دوم میافتادم

اوایل تا یک سالگی بچه دوم سخته بد اون خیلی خوبه دوتاشون باهم بازی میکنن باهم غذا می‌خورن باهم میخابن
اتفاقن منم تو فکرشم ولی از طرفی میگم سنم کمه از جونیم لذت ببرم

سخته ولی بیار
به نظرم از دوقلو داشتن سخت تر نیست
من دست تنهام نصف روژ هم سر کارم ولی دارم سعی خودم و میکنم دیگه
میدونم آینده خوشحالم از داشتن دو تا بچه

ای خواهر من تو همین یکیش موندم دیوانه ایم مگر دوباره خودمونو بدبخت کنیم

ن گلم زود نیار من پسرام پشت همن خب خیلی سخته عجله نکن سخته

اولش سخته ولی یه ذره بزرگ بشن خیلی خوبه البته به خودتم ربط داره که بتونی با اینکار کنار بیای یا نه

اگه کمک حالت هست بیار و بگو پرستار بگیر

هشت سال فاصله دارن بازم هرروز و هرساعت دهنم سرویسه
اگر کمکی نداری تنهایی وبچت نق نقوعه بیخیال شو
انقدر داد زدم امروز حس میکنم یه طرف گلوم باد کرده نمیتونم اب دهنمو قورت بدم

من تو اطرافیانم زیاد دیدم ، به شدت سخته و حالت فرسایشی داره
اما بعدش راحتی

سنت بالا نیس عزیزم وقت داری
اگع کمکی داری که دست بکار شو