خانوما من بعد از چهار سال ک بخاطر دخترم نرفته بودم سرکار از این ماه دارم میرم دخترم از قبل خونه مامانم اینا میموندیم شام میخوابیدیم اونجا وقتایی ک همسرم شیفت بود ینی باهاشون اوکیه.. الان تو این ده روزی ک از ماه میگذره حجم غذاشو یک سوم کرده همونم زوری میخوره و ده بار اوق میزنه ک بالا بیاره جاییش درد نمیکنه ک بگم از اونه ینی ممکنه از اضطراب جدایی باشه اینجوری خودشو نشون میده؟؟ من باید چیکار کنم بنظرتون

قبل بچه دار شدنم شاغل بودم و بعد به دنیا اومدن بچه هام نرفتم با اینکه خیلی خیلی خیلی برام سخته خونه موندنم وابسته ی درآمد شوهرم بودن ، با اینکه خیلی حس استقلالی که سرکار رفتن بهم میده رو دوس دارم و شدیدا دلتنگشم اما حس میکنم هیچکس بهتر از خودم و بی منت نمیتونه بچه هامو نگه داره و مسئول صددرصد اینا منم چون من به این دنیا آوردمشون و باباشون تا حد قابل قبولی رفاه مونو فراهم میکنه به سرکار رفتن اصلا فکر نمیکنم اگه واقعا نیاز نداری نرو البته همه چی مالی نیستا یه وقتا نیاز روحت سرکار رفتن و فاصله گرفتن از فضای خونه ست

#سر کار نری یه مصیبت بری یه مصیبت

من حسابدارم ۱۰ سال کار کردم باردار شدم دیگه نرفتم چون دوست داشتم خودم بچمو بزرگ کنم و از این روزا لذت ببرم درآمد همسرم بد نیست ولی دو ساله خونه پیش خرید کردیم خیلی کم میاریم واقعا تحت فشاریم ولی میگم چند وقت دیگه انشالله این شرایط تموم میشه ولی گاهی واقعا دوست دارم برم سرکار از لحاظ مالی مستقل بشم برای هرچیزی به همسرم رو نزنم و اونم خیلی وقتا نمیتونه تهیه کنه. اما فکر که میکنم میبینم بچه بیشتر به مادر احتیاج داره تا پول البته خداروشکر براش هیچی کم نمیذاریم ولی خودم خیلی اذیتم
باردار هم هستم

عزیزم خداقوت بهت
منم دوسدارم برم سرکار
میشه بپرسم ساعت کاریت چقدره که باعث شده دخترگلت به هم بریزه

آره عزیزم
یه حورای جلب توجه
یه مقدار باید مواقعی که هستی حضورت پررنگتر باشه

بله عزیزم اضطراب جدایی داره
بذارش مهد. بهتره از این هست که مادرتون نگهش داره. مهد با بچه ها سرگرم میشه کمتر به فکر شما میافته.

بنظرم عادت می‌کنه کم کم
ماشاالله بزرگ شده دیگه

اگ رسمی نیستی نرو
اگ‌ب پولش نیاز ندازی

ممکنه ببین روزهای تعطیل چه مدله باخودت