ب من بگو . شهر غریب دست تنها شوهرمم دائم غر میزنه ک تو تنبلی چرا وقتی میام ناهار سر موقع حاضر نیست
ولی من خودمو سرزنش میکنم که مادر بدیم نه بچمو
وای منمممم خدایا خدایا خستمممم الان نزدیک 16 ماهه من سر شیر خوردن و بعدشم غذا هم اضافه شد عذاب میکشم از این روزها متنفرم هیچوقت دلتنگشون نميشم سلامتم روح و روانم همه چیو از دست دادم
اولا که خسته نباشید عزیز دلم.
دوما که خداقوت.
سوما که ما الان شغلمون مادری کردن هست و مدیرمون هم بچه ها هستن.
شما اگر جایی کار کنی تو محل کارت گوشی بازی کنی با گوشی حرف بزنی آشپزی کنی با دوستات بری بیرون و ... صدای مدیرعاملت در نمیاد؟ غر نمیزنه؟ میزنه دیگه.
گریه های بچهای ما هم بی دلیل نیست.
آشپزی و خونه داری و مهمون داری و ...رو باید بذاری تایم های مرخصیت یعنی وقتایی که مدیرت یا خوابه یا پیش پدر بزرگ مادربزرگ و پدرش و... هست.
میدونم شغل سختی هست اما موقتی هست بزرگ بشن دیگه به ما نیاز ندارن الان نیاز دارن.
درست چهارشنبه هفته پیش همینطوری بودم البته نه اینکه روزهای دیگه خوب باشه و بهونه نگیره نه، خودم حال روحی بدی داشتم و نق نق زدن بچه هم باعث شد که بزنم توی صورتم، شب هم به جای اینکه درک بشم متهم شدم به پرخاشگری و بلد نیستم بچه نگه دارم
حق داری منم بعضی وقتا خسته میشم طبیعیه اگه خونوادت هستن تو شهرت ببر بزار پیششون یکم استراحت کن
همه مون همینیم خواهر همه ماها از این روزا داریم
دختر منم چهار روزه بهانه گیر شده و بد اخلاق
میگذره به خوشی این روزامون
کسی رو نداری بچتو دوساعت بزاری پیشش استراحت کنی
منم شهر غریبم کسی رو ندارم کمکم باشه
ولی خب تحمل میکنم
میدونم شرایط سخته و بیشترین فشار روی مادر هست. اما به این فکر کن امشب یه نفر دل تو دلش نیست که فردا جواب آزمایش بتاش بعد از چند سال چشم انتظاری و تلاش بیاد . و حسرت یک لحظه خستگیالان شما را سالهاست داره
یکم بهش ایبوپروفن دادم گفتم نکنه جایبش درده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.