۱۱ پاسخ

من کنارش میخوابم ولی باز خیلی از هم دور شدیم اصلا عشق و علاقه قبل نمونده

مثلا کنارش می‌خوابم ولی یهو میبینم داره می‌ره سرکار اصلا وقتی برای هم مثل قبل نداریم 😑😂

نباید ازاول دورمیخوابیدی اینجوری اونم بدعادت میشه همه مسئولیتای بچه میفته گردن خودت.ب‌مرور هم ازهمدیگه سردمیشید کارت ازاول اشتباه بوده بچه گریه میکنه درهرصورت بایدعادت کنه.شوهرمن خوابش سبکه یذره روشنایی بودخوابش نمیبرد اولش گف من جدابخوابم نذاشتم الان عادت کرده لامپ شباروشنه میخوابه صدای بچروهم‌میشنوه گاهی کمک میکنه گاهی خودم میگم پانشو خودم‌میخوام شیرش بدم اگه ازاول جدامیخوابیدباعث میشدمنم عصبی بشم

ماهم جامون جدا شده . خیلی نسبت بهش سرد شدم 🙁

ما کنار هم می‌خوابیم
نصف شبا هم کمک می‌کنه ولی همیشه ن
بعضی شبا صب زود ساعت ۶میره سرکار تا شب ساعت ۱۲
انگار مثل قبل نیستیم🤷

ما سه تایی تو اتاقیم پیش هم میخوابیم ولی دیگه مثل قبل نیست از هم دور شدیم

من از روز اول کنار شوهرم میخوابم
وقتی گریه میکنه اونم بیدار میشه
راحت طلبش نکن
بزار ببینه بچه داری سخته
شوهر من ۵.۳۰ میره سرکار ولی مشکل من نیس
بچه ی اونم هست
دست که نمیرسونه حداقل متوجه سختی هاش بشه بعدا نگه مگه چیکار میکنی تو خونه

نه کنار همیم
بچه گریه کنه اونم بیدار میکنم
زندگی مشترکه
همونجور ک روزای خوب شریکن
روزای سختم باید شریک باشن

نه از اولش کنارر هم بودیم حتی شبا بلند میشه کمکم

ما کنار هم
چرا جدا شدی بگذار پیش باباش باشه اونم درک کنه همه سختی ها را

دقیقا منم سه تا بچه دارم شوهرم با یه دخترم می‌ره تو اتاق میخابه میگه من که نمیتونم کاری بکنم حداقل من بخابم .باز صب بتونم کمکت کنم .منم احساس میکنم دور شدم ازش

سوال های مرتبط