دیگه کم اوردم از دست دخترم خود به خود گریه میکنه بهونه میگیره حرف گوش نمیده از طرفی هم تو جمع خجالت میکشه همه ی بچه ها اذیتش میکنن بلد نیس از خودش دفاع کنه میبرمش روانشناس هر کاری میگه انجام میدم مو ب مو یه لقمه غذا نمیخوره پوست و استخونه موندم بخدا ظهر گفت حوصلم سر رفته باباش بردتش خونه بازی الان اومده خود ب خود گریه میکنه مونده تو اتاق چون من بهش گفتم صبحونه و ناهار نخوردی دارم شام میپزم باید بخوری منم نرم دنبالش مونده تو اتاق تا خودش بیاد

الان دختر منم درست غذا نمیخوره؛ با اینکه دو سال و‌ نیمشه وزنشم کمه خیلیم ناراحتم بابت این موضوع اما توجهی نمیکنم که حالا خورد یا نخورد
گاهی خودش میگه مامان کمک کن گاهی من ازش میپرسم میگم کمک میخوای مامان؟ وقتی میگه آره بهش‌ کمک میکنم اگر نخورد و بازیگوشی کرد نه غر میزنم نه تشر
چرا رابطه مو باهاش خراب کنم باهاش برا دو تا لقمه بیشتر؟

اصلا لازم نیست بگی ناهار نخوردی باید شام‌ بخوری
اون از ناهار و شام نخوردنش داره توجهی که میخوادو جلب میکنه و به خواسته ((دیده شدنش)) میرسه
شامو بزار جلوش خورد خورد؛ نخورد بگو کمک میخوای؟ اگه کمک خواست همراهیش کن بخوره اگر نخورد بیست دقیقه بهش مهلت بده اگه نخورد از جلوش بردار
یعنی چی که صبحونه و ناهار نخورده؟!!
اون فقط خواسته‌ش جلب توجهه ولو اینکه بهش گیر بدین و دعواش کنین؛ میگه خب من توجهمو دریافت کردم
بزارین تلاش کنه برای چیزای مثبت دیده بشه؛ بگه اه این مامان من هر کار میکنم نمیبینه؛ بزار این سری غذامو بخورم ببینم چکار میکنه
یه متخصص تغذیه رو پیجشو داشتم میگفت برای غذا خوردن تشویق و‌ تنبیه معنا نداره؛ بچه باید بدونه غذا خوردن یه امر طبیعیه
نذارین به عنوان سلاح ازش استفاده کنه
چند روز که بگذره خودش یاد میگیره غذاشو بخوره

برای غذا نخوردن دخترت یه چیزی بگم دخترت الان یه سنیه میتونه یه کارایی رو انجام بده؛ مثلا برای غذا پختن بهش بگو بیا این سیب زمینیا رو خورد کنیم؛ یا مثلا این فلفل دلمه ها رو بشور؛ آخرشم بگو این غذا رو با هم پختیم
بعدشم هیییی تعریف کن ازش بگو من اگه تو رو نداشتم چکار میکردم
بچه ای که بتونه حرفشو به والدینش بگه بیرون از خونه هم میتونه حرفشو بزنه
برای اینکه جرات پیدا کنه هم براش زیاد قصه بگو؛ و اینکه برای هر موردی که حقش ضایع میشه بهش راهکار بده؛ مثلا اگه یه بچه ای اومد و نذاشت سوار تاب بشه بهش یاد بده که به اون بچه بگه الان نوبت منه؛ اگر باز اذیتت کرد و نذاشت تاب بازی کنی بگو میرم به بزرگترم/مامانم/ بابام/مربیم میگم؛ بعد نمایششو اجرا کنین؛ بگو خب مثلا من اون بچه ام تو باید چی بگی؟
وقتی رابطه تون با هم خوب باشه و حس کنه پشتش بهتون گرمه دیگه نمیزاره کسی اذیتش کنه

چندسالشه

چندسالشه عزیزم؟؟
قبل از اومدن بچه دوم هم همینطور بود؟؟

چند سالشه؟ شاید حسودی کوچیکه رو میکنه؟

چند سالشه؟