۱۵ پاسخ

منکه شهر غریب نیستم ولی هر دوسری ام واکسن زدم تکی بودم
از خانواده شوهرم اصلا توقع ندارم خیلی مسخره ان حتی بچرو تو اروم بودنشم بغلشون نمیگیرن
مامانمم ک خودش مشغوله وقتی بچم مریضه دوسدارم فقط بغل خودم باشه بقیه ام بخوان کمکم کنن بدتر اعصابم بهم میریزه

منم که تو یه شهریم تنها بودم با بچم ، حوصله توصیه های اضافی رو ندارم

اره عزیزم خیلی سخته ولی یاد بگیر رو پای خودت وایستی می‌دونم همین الآنم همه سختیا رو خودته ولی خودتو قوی کن که کم نیاری منم از مامانم کیلومترها داروم همه مریضی دخترم و واکسنش رو تنهایی گذروندم خیلی از مادرشوهرم ناراحت میشدم اصلا حتی نمیومد بهم سر بزنه ولی الان هین خیالمم نیست حتی حال دخترم بد باشه بگه بمونین اینجا نمی‌مونم خونشون نی نیت بعد از خدا فقط تورو داره خیلی مواظب خودت باش

حالا اونا کار داشته باشن میان تو کون عروس

استامینوفن بده خودتو بچت و اذیت نکن

دقیقا منم شهر قریبم خیلی سخته تنها بزرگ کردن😭😔

عزیزم. میفهمم سخته ولی من با اینکه هم خانواده خوذم و هم خانواده همسرم تو یه شهر هستیم کمک نمیکنن. خودم تنهایی کارامو انجام میدم. حتی شوهرمم در حد چند دقیقه بچه رو نگه میداره. خودم هستم و خودم🫠

منم شهر غریبم
شاید باورتون نشه ولی الان بچه ۴ ماهشه مادرشوهرم فقط ۳ بار بغلش کرده
فقط میاد چوس چوس میگه و میره
یه ذره به من کمک نمیکنن

عزیزم منم مادرم نزدیکه مادرشوهر هم همسایه است خودم تنهایی کارامو کردم حتی روزای اول یکساعت خابم نداشتم سعی کن از کارت و مسیرت لذت ببری عوضش ب وقتش توام بگو برای من کاری نکردن و توقع هم نداشته باشن

پاهاش رو قنداق کن آروم میشه شوهرتم جر بده بچه رو مگه از خونه بابات اوردی که کمک نمیکنه من بودم حسابش رو می‌رسیدم 😤

بخدا منم خستم شد بگو دردت چ بود
شوهر عوضی همش ب بقیع میرسه دیگه دوست ندارم باهاش حرف بزنم

بچه پاش رو که تکون میده بی قرار میشه سعی کن قنداق کنی و بهم ببندی پاشد که نتونه تکون بده هر تکون کوچیکی دردشو بیشتر میکنه
من حتی مجبور شدم یه بالش سنگین بذارم رو پاش چون با وجود قنداقم تکون میداد
همینطور خوابیده شیرش بده

منم مثل شمام همیشه تنهام مخصوصااااا توی مشکلات و سختی ها

واسه خوش خوشان نوبت نمی‌رسه که می زودتر بیاد🫤🤣

منم سر پسرم اینجوری غصه میخوردم ولی الان گَوی شدم 😂تنها میشینم بالاسر دخترم

اره والا

سوال های مرتبط