مامانا
بچه های شما جایی میرین کنارتون میشینن که غذا بخورن؟
من اکثراً تو خونم جایی نمیرم
بعد 6 ماه امشب رفتم خونه ی پدر شوهرم اونا هم بیشتر تو روستان کم میان سمت ما
بچم اصن کنار سفره نیومد همش دنبال بازی و شیطنت بود
شب یلدا هم جایی دعوت بودیم با خانواده شوهرم اونجا هم بچم غذا نخورد
امشب پدر شوهرم برگشت گفت این بچه اصلاً غذا نمیخوره
اعصابم کلی بهم ریخت اینهمه زحمت میکشم براش غذا درست میکنم آخرشم اینو باید بشنوم
تا یه ماه پیش خوب بود یدفعه دندوناش با هم دراومدن خیلی اذیت شد بچم
الان یکی درمیون غذا میخوره
یه روز ناهار میخوره شام نمیخوره ،یه روز ناهار نمیخوره شام میخوره
یه روزم مثل امروز هیچکدومشو نمیخوره
یعنی غذا نخوردنش هم برای دندونشه هم اینکه جایی بریم نمیاد سر سفره
به شوهرم گفتم دیگه نمیریم خونتون
خودم همینجوری واسه غذانخوردنش حرص میخورم دیگه حوصله چرت و پرتای بقیه رو ندارم

طبیعیه دخار منم اینجور هست پسرمم این طور بود
از بچه نمیشه انتظار داشت موقع سفره مثل بزرگترا بشینه
خودم وقتی میرم جایی از قبل ازینکه سفره بندازن اگه غذا اماده باشه واسه دخترم میکشم قشنگ مشغولش میکنم غذاشو میدم هرچقدر خورد بعد دیگه سر سفره نه خودم اذیت میشم نه بچه پسرمم همین کار. و میکردم

نە پسر منم جایی میرم از شیطنت و کنجکاوی مث خونە خودمون نمیشینە غذا بخورە.البتە خونە بابام بهتره ولی خونە پدرشوهرم کە میریم اینقد بهش هله هوله میدن دیگە غذا نمیخوره یه بار گفتن این کە چیزی نمیخوره گفتم خونە بابام غذا میخوره اینجا بهش این چیزارو میدین نمیخوره بهشون برخورد ولی نمیتونن هله هوله ندن فک میکنن اینجوری میتونن وابستەش کنن

پسر منم جای جدید الالخصوص جایی که خیلی دوست داره همینطوریه از دندونشم هست نگران نباش

پسر منم اصلا نمیخوره دیشب خونه خاله شوهرم بودیم میگه‌بچه انگار غذا نخورده از بس ضعیفه گفتم یجا بند نیس کم وزن میگیره

مادرشوهر منم هی میگه کلاه بباف پتو بیار براش وای چه فضولن

خوب خیلی طبیعی که بچه تو این سن سر سفره ثابت نشینه وهی بره دنبال بازیش مخصوصا محیط جدید که غیر از خونه هست
پسر من هم همین طور