سلام مامانا یه پسر ۵ساله دارم صبح از لحظه ای که چشم باز میکنه تا شب موقعی که چشم میبنده یک ریز و مرتب داره حرف میزنه ، تو خونه هررررجا که میرم فقط دنبالمه چسبیده بهم و هی حرف میزنه، موقع غذا درست کردن موقع نشستن موقع راه رفتن موقع تمیزکاری همیشه و همیشه،وقنی باباش میاد هم همینطور دور باباشه ، من و باباش اصلا نمیتونیم باهم صحبت کنیم، یا میاد هی باهامون حرف میزنه و میپره تو حرفمون یا هم همش به حرفامون گوش میکنه که چی میگیم، هواسش به خودش نیست
کسی بیاد پیشمون هم همینطور ، میاد میشینه با بزرگترا حرف میزنه ، نمیزاره یکی دودیقه حرف بزنه، از صبح تا شب اصلا حتی یک دقیقه سرگرم چیزی نمیشه،
یه ماه مهد بردمش ولی دیگه نرفت میگفت نمیرم.
خیلی ناراحتم از این وضعیت( میدونم الان بعضیا میان میگن خدارو شکر کن بچت حرف میزنه و سالمه و فلان و بسار لطفاً اونا جواب ندن) چون من عاشق بچمم از وقت گذروندن باهاش لذت میبرم خداروشکر میکنم بابت بودنش و داشتنش، ولی این رفتاراش به خودش آسیب میزنه اینطوری نمیتونه مستقل باشه، نمیتونه بره مهد چیزی یاد بگیره پیشرفت کنه نمیتونه تنهایی سرگرم بشه بازی کنه و باهوش بشه و...
چون فعلا شرایطشو ندارم برم پیش مشاور میخواستم اگه کسی پیشنهادی داره لطفاً بهم بگه😔

پسر منم مثل پسر شما بود ولی با اسباب بازیهاش سرگرم میشد
ولی از موقعی که بیدار میشد حرررررررررف میزد تا شب که چشماش بسته میشد
الانم که بزرگ شده همینجوری پر حرررررفه😅

نگران نباش عزیزم بچت خوب میشه دقیقا عین پسر من بوده، اینقدر حرف میزد و بعضی کارای که میگین الان هشت سالشه اینقد خوب شد ارتباط میگیره با دیگران، درساشو میخونه، حتی با نینیم ارتباط میگیره، اصلنم پیش مشاور نبردم، ولی یکاری کردم مرتب مهدشو بردم مرتب نزاشتم خسته بشه از همون پنج سالگی مهد بردم اوردم بردم ارودم بعضی وقتا نمیرفت یا ب هر دلیلی ولی من کوتاه نمیومدم هر بار مهدو براش جذابت تر تعریف میکردم تشویقش، وووووو خلاصه بسی کارا تا الان هشت سالشه دیکه الحمدالله خوب شده

نمیدونم شاید چون چهارسال تموم محبت و توجه ما برا خودشون بودن
الان با اومدن نینی جدید احساس حسادت میکنن و میخان اینجوری فقط توجه رو به خودشون بگیرن
داداشش رو خیلی دوس داره هااا کسی بیاد خونمون و بگه داداشت رو بده ما بریم میگه نهههه داداش جون خودمه
ولی خب بازم بچه ان دیگه حسادت رو دارن

نمیدونم تا مشاوره نگرفتی واقعا جواب بده یانه... واسش انیمیشن بذار،کتابهایی که تصویر برجسته دارن بگیر،بازیهای فکری اگه میتونی کلاس موسیقی یا ورزشی بفرستین

اوووف نمیدونم چرا اینجوری شدن
یا حسادت بخاطر نینی جدیده

یا برا سنشون هس دقیق نمیدونم

اما منم با دخترم مشکل دارم
دو ماه دیگه پنج ساله میشه
ولی از وقتی داداشش اومده خیلی حساس و خیلی بد اخلاق و لجباز شده با اینکه هم من و هم باباش خیلی هواشو داریم
ولی بازم نمیدونم چرا
الان هم ک یه مدته شبا باید بیاد بالا سر من بخابه و دست منو بگیره
من نازش کنم
هی تند تند اون بوس میکنه و میخاد منم بوسش کنم
گاهی خسته میشم
انرژیم تموم میشه دیگه
درگیرم با این کوچیکه
دخترمم ک ماشاالله بزرگ شده ولی اونم میخاد ک کل توجه رو داشته باشه

شبا نمیخابه
استرس میگیره
هی میگه جیش دادم پاشو بریم
فقط هم شب موقع خواب اینجوری میشه تند تند میگه جیش دارم بریم
بعد ک نیخاییم بخوابیم
نخواب من خوابم نمیاد یکی برا من بیدار باشه
با بدبختی میخوابه و باز نصف شب بیدار میشه منو بیدار میکنه خوابم نمیاد تو هم بیدار باش

ببینید اینکه تو سن ۵ سالگی مرتب حرف میزنن و سوال میپرسن و کنجکاون خودش نشونه باهوشیه ولی خب اینکه میگید با هیچی سرگرم نمیشه و کلا داره حرف میزنه نمیدونم دیگه