مامان حسیبا مامان حسیبا ۴ ماهگی
خانوما اومدم تجربم از شیرنخوردن دخترمو بگم.
دخترم دقیقا از دوازدهم فروردین ذیگه شیر خودمو نخورد پوفقط شیشه رو گرفت یعنی تا سینمو میذاشتم دهنش باحالت کلافگی هی میخواست پاشه و درنهایت گریه میکرد که انگار ولم کن.
قبلش چون شیرم کافی نبود شیرخشکم میدادم که دیگه ازاین تاریخ رسما شیرخشکی شد حالا سرزنشا و انواع و اقسام تلاشهای خودم ب کنار،
تو این یک ماه و خورده ای گاهی تو خواب سینمو میگرفت یعنی شاید دوسه دیقه در شبانه روز
دیشب عمه همسرم ک از شهرستان اومده بین دو تا کتف و سینه تا زیربغلای دخترمو حالت ماساژ مانند چک کرد و دخترم خیلی گریه کرد گفت این براثر بدبغل شدن اصطلاحا بغلاش باز رفته (خودمم اصطلاح پزشکی و علمیشو نمیدونم چیه) با روغن سیاهدونه ب روش خودش ماساژداد و بعدم قنداقش کرد وقتی نیمه خواب و بیدار بود شیرش دادم،دخترم برا اولین بار ساعت ۱۰ خوابید تا ۵ صبح. بهم گفت کم کم حتی تو خوابم شده سینتو بذار هرچقدخواست مک برنه بعد از یک مدت میبینی بدسینت عادت کرده
الانم شیردادم خورد خداروشکر بعد از مدتها ۲۰ دیقه مک زد.
اگرکسی مشابه من هست پیش این خانومای قدیمی که سرد میارن ببرین شاید کمک کننده باشه
مامان ملکا جانم ⁦❤️⁩ مامان ملکا جانم ⁦❤️⁩ ۱۰ ماهگی