مامان موفرفری👶 مامان موفرفری👶 ۲ سالگی
خیلی حالم بده امروز وقت کراتین داشتم دخترمو از صب گذاشتم خونه ی مادر شوهرم تا شب اولین بارم بود تو این ۲ سال تایم طولانی تنهاش میذاشتم. دختر خاله ی شوهرم که پسرش ۵ ساله هسش خونه ی مامانش بودن. مادر شوهرم اینا یه من زنگ زدن گفتن ما اینجاییم اومدی بیا اینجا. خیلی وقت بود اونجا بودن منم اومدم رفتم اونجا دخترم با این پسره بازی میکرد من هی زیر نظرشون داشتم که رفتن تو راهرو سریع پاشدم رفتم دنبالشون از پنجره دیدم پسره شلوارشو دراورده تا من برم تو راهرو سریع کشید بالا رف تو انقد اعصابم خورد شد به زور خودمو کنترل کردم فقط الان حالم بده میگم چرا به ننش نگفتم تولتو جمع کن. بعد فکر اینکه اینا از صب اونجا بودن داره دیونم میکنه الان از خاهر شوهرم پرسیدم اینارو باهم تنها گذاشتین قسم خورد گف نه تنهاشون نذاشتم نمیدونم راس میگه یا نه اینا اصن گرم صحبت بودن اصن به بچه ها کاری نداشتن الان فکر اینکه صب پسره چیکارا کرده دیونم میکنه چیکار کنم بنظرتون احتمالا بازم این کارو تکرار کنه چه واکنشی نشون بدم؟
مامان هانا مامان هانا ۲ ماهگی
مامانا تاچندروز پریودنشدن طبیعیه
مامان ماهلین مامان ماهلین ۶ ماهگی
فردا به امید خدا میریم واکسن چهارماهگی ماهلین خانم بزنیم با دوماه تأخیر به خاطر سرماخوردگی های مکرررش.کسی تجربه ای داره دراختیارم بذاره حتی پیش پا افتاده برام مهمه از تحربه ها استفاده کنم
مامان ریحانا🧚🏻‍♀️ مامان ریحانا🧚🏻‍♀️ ۶ ماهگی
خانما خواهرانه راهنماییم کنید.من و همسرم تو این یکی دوماه پیش سرچیزای الکی جربحث داشتیم و نمیدونم چیکارکنم دیگه. من موقع جربحثها ناراحت میشم سرسنگین میشم صحبت میکنما. شوهرمم همینجوری میشه انتظار داره من نازشو بکشم. شما چیکارا میکنید شوهرتون نازتونو میکشه؟؟؟
مامان 💙Artan مامان 💙Artan هفته بیست‌وهفتم بارداری
مامانا تاپیک اخرم😔
مامان 💗avin💗 مامان 💗avin💗 هفته بیست‌وهشتم بارداری
کوچکترین دردی ک با شیاف و آمپول ضد سقط برطرف میشه درد کاذبه درسته؟
مامان کیان 🩵✨ مامان کیان 🩵✨ ۳ ماهگی
سلام مامانا خوبین
مامانا ی سوال بچه هاتون کی ۱۰ کیلو شدن؟
من بچم ۱۰ کیلو بشه عمل بعدیش انجام میشه
الان هم کلی دارم بهش میرسم که وزن بگیره و مریض نشه بعد امشب یکی بهم گفت انگار لاغر شده😞
خیلی ناراحت شدم با این که هم ماشاالله غذاش خوبه هم وزنش
مامان فندوقم مامان فندوقم هفته هفدهم بارداری
خانوما شما مثل من خسته هستید فقط میگید روزا بگذره بچه بیاد من روز شماری میکنم احساس میکنم هر ساعت شبیه یکسال میگذره
مامان نینی مامان نینی هفته سی‌ونهم بارداری
امشب وارد یک مهر هزار چهارصدو سه شدیم
و هفت صبح من باید برم بیمارستان و سزارین بشم
۳۸هفته و۳روزمه
حس و حالم یجوریه گاهی استرس دارم گاهی خنثی نمیدونم چیکار کنم خوابم نمیبره
میخوام چشامو ببندم و باز کنم ببینم ۲هفته گذشته و من بخیهامو کشیدم و کم کم دارم به زندگیم برمیگردم
این دوران سختی کم نداشت ولی دم خدا گرم که دستمو ول نکرد دم شوهرم گرم که مثل یه مرد واقعی پشتم بود و درهر سختی بارداری تنهام نذاشت دم دختر هشت سالم گرم که شدبرام خواهر و مادر از مراقبت از من گرفته تا کاراب خونه همه رو انجام میده خداجونم با اینکه بجز شوهرم و دخترم و نینی که فردا با توکل بخودت میاد بغلم کسی و ندارم ولی خوشحالم همینکه خیلیا از حسادت تنهامون گذاشتن همینکه ادمای دورمونو که خیلی براشون خوب بودیم وشناختیم که ارزش ندارن تجربه منحصریه
خدایا قسمت میدم به این روزای مبارکت هرگز دستمو ول نکن هرگز نظرتو ازم برنگردون امیدم فقط خودتی خدااااااا
مامان زری مامان زری هفته هجدهم بارداری
خانما علائمم از بین رفته، هفته قبل یه سری نبضو تکون خوردن نینی رو حس میکردم اما الان نه چهار روزی میشه حس نمیکنم، فقط مثل یه توپی تو شکمم بعضی وقتا حس میکنم سفت میشه، علائمم فقط نفخ و تکرر ادرارو بعضی وقتا بی خوابیه