مامان 👩😍H.M.H😍👩 مامان 👩😍H.M.H😍👩 ۳ ماهگی
خانواده شوهرم گفتن ۸۰تاشیرینی بگیر کیکم بگیر واسه شوهرت من نداشتم نگرفتم گفتم خودمونی میگگیرم اینا از لج من کیک گرفتن بعد ب منم اصلا نگفتن که ما کیک گرفتیم حالا کاری ب هیچی ندارم ولی خدایی ی کیف دیگه داره آدم باشه وقتی شوهرشو سوپرایز میکنن من توی آشپزخونه داشتم خروار ظرف کمک بقیه میشستم یهو دیدم صدای جیغ و هورا میاد نگا کردم دیدم زن باباعه و دخترش یعنی دختر از پدرشوهرم نه از اون شوهرش دارن تولدت مبارک میخونن خیلی حالم گرفته شد بلند گفتم حداقل نباید بگین شوهرت داره سوپرایز میشه بیا توی فیلم باشی انگار منو هیچی حساب کردن...بعد شوهرم هی میدونید دنبال باباش و داداشش که۱۰سالشه اصلا منو دخترم کلا نادیده گرفته شدیم من واسه اینکه خودمو نشون بدم رفتم جلو بوسش کردم تبریک گفتم رفتم ردی مبل نشستم تا آخر خودمو خوردم،با همه بچه ها رقصید و بغلشون گرف الا دختر خودش🥲
بعد که اومدیم خونه بهش گفتم چرا اینقد امشب به منو دخترمون کم محلی کردی من پولس نداشتم که اونجوری که اونا میخواستن برات بگیرم بعد میدونید چی گف برگشت گف ۵۰۰تومن توی حساب دفترچه داشتی میگرفتی(پول سهام عدالتمو کنار گذاشتم قابل برداشت نیس)
گفتم درسا نیس واسه یدونه کیک اینجوری بودی اصلا نگفتی دختری دارم یا نه مثلا تولدت بود هرچه ای رسیدی بغل کردی غیر از دخترت امشب برای بار هزارم بهم ثابت کردی به منو دخترمون هیچ علاقه ای نداری اونم گف نه دوستتون دارم(منم دیگه کشش ندادم)
بعد من خونه ی باباش سرم گیج رف اصلا تکون نخورد اخرسر رفتیم اورژانس فشارم زده بود روی۱۵ اصلا عین خیالش نبود واسه خودش آهنگ شاد گذاشته بود،اومدیم خونه باصدای بلند گریه کردم میگف نه من یادم رفته که دخترمو بغل بگیرم
این کارای دیشبش بوده بنظر شمام منو دخترمو نادیده گرفته؟
مامان اهورا و رها مامان اهورا و رها هفته پنجم بارداری
مامان آیلین مامان آیلین هفته هفتم بارداری
مامان محمد جواد مامان محمد جواد ۱۳ ماهگی