مامان Taniya❤️ مامان Taniya❤️ ۱۶ ماهگی
مامانا طی تاپیکت قبلی من این دوتارو برای رشک و شپش سر گرفتم ی شامپو و ی محلول. منکه دیذم الانم فصل مدرسه ها شده همه جا پر میشه ضرری نداره برای فسقلتون بگیرید شامپو رو گیاهی هفته ای دوبار طبق دستور خودش بزنید ب موهاشون. ولی من محلول رو امشب خودم همینجوری از داروخونه تهیه کردم ک اسپری کنم ب موها. هم برای خودم میزنم هم فسقلی. از دیروز خیلی حالم بد بود. حس میکردم دنیا ب آخر رسیده خیلی چندشم میشه و بذم میاد خدا میدونه دخترم از کجا و از کی گرفته خداروشکر دیروز دیدم و فهمیدم 😭😭

قیمت دوتا هم 300 شد برای کسایی ک میخان بدونن. شامپو و محلول
مامان آیهان مامان آیهان ۱ سالگی
واس اولین بارامشب بردمش تالار خیلی اذیت نکرد ومیرقصید گاهی ام یه بارگریه ومیترسیدازشلوغیا😄😄
مامان علیرضا مامان علیرضا ۳ سالگی
این کفش دخترونس برا پسرم خریدم
مامان پرنس های من مامان پرنس های من ۱ سالگی
سلام ساعت ها ب عقب کشیده شد مگه من متوجه نشدم آخه تو بهار جلو نکشیدیم که
مامان مهدی یار🌱 مامان مهدی یار🌱 ۱۰ ماهگی
مامانایی که بچه پیش دبستانی دارید
فردا میبریدشون؟
مامان مهراد مامان مهراد هفته سی‌وهشتم بارداری
سلام من چندساعت دیگه باید زایمان کنم خیلی استرس دارم هم من هم همسرم،چون سونوی ۸ماهگی به بعدم کلا نرمال نبود،از این پیامم ساده نگذرید واقعا از ته دلتون برام دعا کنید،خیلی از لحظه دیدنش دلهره دارم.از استرس خوابم نمیبره.اگه براتون مقدوره برام آیت الکرسی بخونید.
مامان آرام مامان آرام ۲ سالگی
گسی هست قرص سایتوتک استفاده کرده دیگه سونو نرفته
مامان شاهان مامان شاهان ۶ ماهگی
سلام خانما قد پسرم ۶ماهگی ۷۱بود
که گفتن نرماله
ولی خودم احساس میکنم پاهاش از بالاتنش کوتاه تره
چیکار کنم؟
کسی بوده این فکرو کنه
مامان دل آرا delara مامان دل آرا delara ۳ ماهگی
خانوما کیا ریزش مو‌ گرفتن بعد زایمان برای من خیلی شدید پدست میکشم خلوار خلوار میاد چکار کنم؟
مامان دردونه مامان دردونه ۲ سالگی
خاله شوهرم بهم بی محلی کرد..ما طبقه بالا پدرشوهرم اینا هستیم..بعد دیروز خاله همسرم رفته بود خونه ماددشوهرم...بعد من خودم مهمون داشتم و عصر هم قرار بود بریم بیرون.با این حال گفتم یه سر برم خونه مادرشوهرم خاله رو ببینم.وقتی رفتم دیدم اصلا تحویلم نگرفت. و بعد فهمیدم گویا میخواستن با مادرشوهرم بیان خونمون...بعد همسرم گفته داریم میریم بیرون. اینم رفته بود تو خودش و اشک میریخت.
من ازش دلجویی کردم و گفتم تشریف بیارید خونه یه روز.
ولی ازش دلگیرم ک منی ک روحمم خبر نداشته به من بی محلی کرد.
نظرتون چیه؟