مامان بچه رئیس مامان بچه رئیس ۱۷ ماهگی
یادمه سزارین اجباری شدم مامانم ب مادرشوهرم گفت بچه‌م شکمش ۷لایه پاره سده پله های این خونه واسش سمه ۳طبقه پله رومدام بابدبرای دکتررفتنو کارای دیگه بیادپایینو بره بالا حدوداا ۳۰ تا پله .‌مادرشوهرم یهودرجوابش گفت سزارین شده ک سده بایدمیزاییددیگه چ تزپاایین چ ازشکمش😑مامانم گفت یعنی چی این حرفتون البنه دخترشمانیست ک‌دلتون‌براش بسوزه عروسه دیگه ..امشب کمرخواهرشوهرم بدجورگرفت رفته بوددستشویی دخترشوبشوره یهوگفت وای وای همه ریختن روسرش ک چی شدی چرااینجوری شدی تایک ساعت درگیرش بودن یکی قرص بده یکی ماساژ بده یکی گرمش کنه و فلان بعدک‌رفتن مادره گفت بچه م ازبس جون میده توزندکیش خونه ش ازبس بزرگه نمیرسه تمیزکنه بچه ش بغلیه شوهرش شورتشومیندازه زمین جمع نمیکنه پتوشومیندازه جمع نمیکنه بچه م کمرش عیب دارشد بچه م بدبخته فلانه ..تودلم گفتم چطورکمربچه ت برات مهمه اما من بابدمیزاییدم دیگه و اصلابرات مهم‌نبودمن تبولرزکردم حالم بدشد مامانم ک ازخونه م قهرکردرفت تو‌وبقیه چپیده بودین توی اشپزخونه یخچالموخالی کنید خیالت بود من درددارم یه لیوان اب گرم بدی دستم یاخون دخترت ازخون من رنگینتره یه جوری باابوتاب دامادشو ملامت میکرد ک بچه م‌خسته میشه بچه تون بغلیه دخترم اگه کمرش عیبی شه من میدونمو تو ااونم‌هارهارمیخندیدب ریشش
مامان چشم عسلی مامان چشم عسلی قصد بارداری
مامان آدرین مامان آدرین ۱ سالگی