مامان دوقلوها مامان دوقلوها هفته یازدهم بارداری
مامان سامیار مامان سامیار هفته سی‌ونهم بارداری
مامان شاهان کوچولو مامان شاهان کوچولو هفته بیست‌وششم بارداری
مامان فندوق کوچلو مامان فندوق کوچلو هفته سی‌ام بارداری
مامان مامان نیلا مامان مامان نیلا روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمانم من دوروز پیش رفتم بیمارستان بهم گفتن فردا بیا ساعت ۸ اینجا باشی من هم ساعت ۷:۴۵ رفتم بیمارستان گفتم امروز جمعه است وایسا ببینیم دکتور کیه چی میکه به به دکتر روز جمعه زنگ زدن گفت من توراه الان میام دکتور که امد من دید گفت بستری کنیم من بدون درد رفتم هیچ دردی نداشتم فقد یه سانت باز بودم اون هم مال زایمان قبلیم بود بعد که بستری شودم ساعت ۱۰ سرورم فشار وصل کردن من هیچ دردی نداشتم ۲ سانت شدم هیچی تا ۳ سانت بعد دکتور امد گفت بائو کیسه آبش پاری کنیم گه دردش شروع بشه ولی خدایش دکترش بعد کم کم دردام شروع شد درد هر ۲۰ دقیقه یکبار میاد میره ن زیاد یه پرستار امد بهم گفت نخواب بیا وایسا دستات بزار روتخت من هم این کار کردم بعد یکم دردم زیاد شد یه آمپول بهم دادن که کاهش درد زد دکتور کفت تا ساعت ۱۲ زایمان میکنی من هم فقد ۴ سانت بودم یه دفعه حس مدفوع بهم دست داد بهشون گفتم دارم مدفوع میکنم آمدن زود من بردن اتاق زایمان زور با جدبار زور ۳ ۴ بار زایمان کردم خدار و شکر زایمان کردم