مامان ماهلین مامان ماهلین ۴ ماهگی
سلام امدم تجربه مو بگم بهتون
ساده نگذرین از حس بد افسردگی غم.. اول رو خودتون سرمایه کنید
روز جمعه من بشدت حالم بد بود طبق معمول ی دعوا هم ت خونم بود انقدر حالم بد بود وحس میکردم ممکنه تشنج کنم امدم چندتا از قرصای تشنجمو خوردم خوابیدم... خدا شاهده قست خود کش ی نداشتم انقدر ناراحت بودم فقط میخاستم بخابم بدون اینکه فک کنم دخترمم با شوهرم رفته بودن بیرون بعد چند ساعت شوهرم آمد دنبالم که به حساب بریم بیرون واشتی کنیم انقدر من دلم شکسته بود ازش انقدر گیچ بودم رفتیم بیرون ت کوچه من غش کردم بعد شوهرم گفت چت شده گفتم حالم بده قرص خوردم.. اون روزم دعوامون شده بود منم بشدت ازش کتک خورده بودم نمیگم مقصر نیستم ولی بازم لایق این همه کتک که نبودم خلاصه منو بردن بیمارستان 4روز بستری بودم معدمو شستشو دادن وایی ی سوند رد کرد 2بار با سرم یکبار با زغال فعال بعدش چقدر سخت بود در اورده بعد اون سردرد گیچی دل درد چقدر من خون بالا اوردم حالا جالبه شوهرم منو ول کرد ورفت.. منم تنها خانوادم آمدن حتی نیومد بهم سر بزنه که خودش باعث شد من به این راه برسم از آخرم طلب کارم شد که من فقط قرص خوردم اروم بشم نمیخواستم خودمو کاری بکنم.. الانم با رضایت شخصی امدم بیرون آنزیم های کبدیم رفته بالا چند روز بچه هامو ندیدم چقدر درد وسختی کشیدم بچمم از شیرم افتاد سینمو نمیگیره.... کلی دردسر داشت برام...
مامان پناه🍼🎀🧸🧿 مامان پناه🍼🎀🧸🧿 ۲ ماهگی
مامان پسر کوچولو مامان پسر کوچولو ۴ ماهگی