مامان 👩🏻❤️ مامان 👩🏻❤️ ۲ سالگی
مامان گل پسر مامان گل پسر ۲ سالگی
پارسال همین موقع ها خیلی حالم بد بود چند ماهی میشد فهمیده بودم شوهرم خیانت کرده و از اون جایی که من خیلی متعهد بودم و خیانت خط قرمز بود برام نتونستم با این جریان کنار بیام شبانه روز گریه میکردم حالم بد بود بچم اکثر اوقات خونه مادرم بود شیرم خشک شد افسردگی گرفتم شروع کردم به مصرف دارو و ‌... شوهرم هم عین گاو ...
از یه جایی به بعد کلا منکر خیانتش شد و به کل گفت من؟ کی؟ کجا؟ حالا چند ماه قبلش رسوا شده بودا ولی فکر میکرد اینو بگه من ازش میگذرم و فراموش میکنم
هم خودش هم خانوادش وقیح تر شده بودن
خانوادشو میدیدم یاد فحشاشون میفتادم
یه کارایی میکردم که باورم نمیشه مننننن این کارارو کردم مثل : رابطه جنسی زیاددددد ! الان فهمیدم طبیعی بود این ری اکشن در صورتی که اون فرد به من آزار رسونده بوده
هر روز تو آینه خودمو میدیدم احساس زشت بودن میکردم
در صورتی که همه بهم میگفتن خوشگلی
تا حالا کسی نشده به من بگه زشت یا حتی معمولی ادعایی ندارم زیبایی یه چیز نسبیه ولی میگم اون باعث شده بود فکر کنم زشتم حرفم اینه
مسئولیت اشتباهش رو نمی پذیرفت زبونش درازتر شده بود

من برای برگشت ۲ شرط گذاشته بودم
۱. به من ۵ تومن پول توجیبی بده اول گفت باشه بعد گفت ۲ تومن بعد همونم نمیداد
۲.شب زود بیاد خونه چند شب ۱۱ اومد بعد دوباره شد همون ۱ و نیم و ۲
مامان آیلا مامان آیلا ۱ سالگی