مامان آروین ♥️🙈 مامان آروین ♥️🙈 ۲ سالگی
مامان نی نی ها مامان نی نی ها ۲ سالگی
وای خدا پس کی صبح میشه 😍😍😍 می‌خوام دقیقا اون رفتاری که شوهرم باهام کرد رو باهاش بکنم تا ادب بشه .... نباید با من اینطوری رفتار می کرد ... من بعدازظهری مدرسه بودم اما اون پسرم رو هم از مدرسه برداشته بود اومده بود خونه ، اگر شعور داشت با نهار ساده مثل سیب زمینی اینا درست می کرد برای منم نگه می‌داشت یا اگر غذای آماده می گرفت باید برای منم یکی می‌گرفت و نگه می‌داشت ... یادم نمیره روزایی که مامانم میومد خونم دخترم رو نگه می‌داشت و من می رفتم مدرسه ناهار میذاشت و حتی یه لقمه هم نمی‌خورد و بعد اومدم شوهرم ، دخترم رو تحویل می‌داده بهش و می رفته خونش منم که مدرسه ام ... اما بعد شوهرم مادرش رو هم می‌آورد با هم زهر مار می کردن غذایی که مامانم میپخت رو ....حالا همین شوهر پف.... یوز من داره با من اینطوری رفتار میکنه ... من رسیدم خونه رنگ به رخم نبود گفتم حالم خیلی بده گلوم درد می‌کنه یه غذا بهم سفارش بده ،( همه تکالیف پسرمم که کلاس اولیه با من یعنی یه کلمه هم به بچه یاد نمی‌ده ، حالا شما فرض کنید من با اون حالم که از مدرسه برگشتم گلومم که درد می کرد فقط یه غذای آماده ازش خواستم گفتم بهش خیلی احساس ضعف کردم زود بخر بخورم به تکالیف پسرمون رسیدگی کنم برگشت گفت من سفارش دادم با پسرمون خوردم تو نبودی گفتم خب پس من چی گفت نه دیگه نمیشه که هی هی غذا سفارش بدم .... همینقدر رک و روراست به غذا برای من سفارش نداد. بعضیاتون میگید که چرا خیلی کش میدی و روی یه مسئله ساده ،ولی نمی‌دونم چرا با کوچکترین حرف و رفتارش من به هم می ریزم و همه خاطرات و حرفای بد و تلخی که گذشته زده یادم میفته دیگه یه طوری میشم حتی خرج و کاودوی ۱ میلیاردیش هم تو نظرم و ذهنم بی ارزش میشه نمی‌دونم چرا واقعا