مامان ⚘امیرحسین⚘ مامان ⚘امیرحسین⚘ ۵ سالگی
❀°
‌ 🦋°❀°
°❀°🦋°❀
💟داستان طنز

مرد ثروتمندی ماشین آخرین مدل خارجی خود را مقابل مغازه قصابی پارک کرد و نیم کیلو گوشت خواست.
قبل از اینکه مرد ثروتمند مغازه را ترک کنه ‌، مردی بنام نورالله ،از یک پراید مدل هفتاد پیاده شد و به مغازه قصابی داخل شد.

او 5 کیلو گوشت خرد شده ، 3 کیلو گوشت چرخ کرده و یک کیلو گوشت با استخوان درخواست کرد.
مرد ثروتمند منتظر ماند تا صاحب پراید از آنجا برود.
سپس از قصاب پرسید: مگه شغل این مرد ( آقا نورالله) چیه؟
قصاب پاسخ داد: او کار نمی کند ، اما با سه زن بیوه ای ازدواج کرده است که پس از مرگ شوهرانشان، صاحب اموال و املاک آنها شده اند.
مرد ثروتمند کمی فکر کرد و سپس 10 کیلو گوشت ، 5 کیلو چربی و 5 کیلو گوشت مخصوص کباب از قصاب و خرید و به خانه خود آورد.
وقتی همسرش دید که او چه با خود آورده ، پرسید که مگر قرار است میهمانی داشته باشند.
شوهر جواب داد که : نه بابا چه مهمونی ای می خوام داشته باشم ؟!
من می خواهم قبل از اینکه آقا نورالله بیاد به سراغ تو‌ ، از ثروتم لذت ببرم!

از داشتهایتان لذت ببرید قبل از آنکه آقا نورالله با پراید بیاید و لذت ببره 😂