۹ پاسخ

دلسوزی کون سوزی میاره،
منم اینو خوب فهمیدم

چه گاویه

ناراحت نباش بزرگ که شد تشخیص میده که خوبه کی بد فقط گاهی مشاوره ببر تو بهداشت شهرتون رایگان هم میتونی ببری

کار همسرت اشتباهه
شماهم و همسرت اگه از هم دور بشید شما سعی میکنی اون کمبود محبت همسرت رو با پسرت جبران کنی ک اصلا خوب نیست سعی کنید مشکلات خودتون رو حل کنید بچتون الان در حال شکل گیری شخصیت این وابستگی بهش خودت رو اذیت میکنه نه اونو اونم کم کم نگاه ب شما میکنه وقتی شما بهم محبت نکنید از کجا محبت کردن رو بلد بشه

ببین وقتی شوهرت این حرف زد اصلن پیشش نشون نده برات مهمه عزیزم بعد از دست بچه ناراحت نباش اون چیزی متوجه نمیشه که توی این سن دختر منم وقتی باباش هست منو یادش می‌ره خب چون همش داره منو تو خونه میبینه

خودت بهش محبت کن وقتایی که باباش نیست یکسره بازی کن برقص باهاش بخندونش کتاب بخون خیلی سرگرمش کن بزار بودن با تو رو دوست داشته باشه

بزار برو چرا تو این زندگز موندی

خب دوس نداشتنش بخاطر باباشه چون دخترم بابابا جایی برن اخرش میگه بریم پیش مامانم دلمون براش تنگ شده

باباش چرا آخه اینطوری میگه به بچه

سوال های مرتبط

مامان دو عشق مامان دو عشق ۳ سالگی
سلام خانوما یه حرفی رو میخوام بگم ببینین حق با منه یانه
از روز قربان تا امروز نرفته بودم خونه ی مادر شوهرم چون فرق میزارن زیاد حالا امروز چون خواهر شوهرم که تهرانه با خانوادش اومدن رفتیم دیدنشون بعد دختر من شش سالو نیمش نشته بود وسط پسرم که کوچیکه بغل من دختر جاریم بغل خواهر شوهر کوچیکه که بچه دار نمیشه بعد یهو خواهر شوهرم گفت ( اسم دخترم ) چه بویی اومد پیف
دخترم خیلی خجالت کشید بچم معذب شد این طرف اونطرف نگاه کرد من چون بچه نداره چیزی نگفتم که مادر شوهرم اینا نگن که بعداز چن وقتی اومده به دخترم حرف میگه
خونه اومدیم دخترم میگه مامان بخدا من نبودم ولی خجالت کشیدم
حالا به شوهرم میگم خواهرت باید یه کم شعور داشته باشه بدونه دخترم
که شش سال و نیمه از دختر جاریم که دوسال ودوماهشه بیشتر غرور داره غرور دخترم له میشه یعنی چی اینکارا من رعایت
کردم حرفی بهش نزدم
شوهرم میگه توام همش امروز به خواهرم گیردادی
خوب شما بگین من زیاد حساسم یا حق با منه