بهتره فصل دوم شروع شد ببینی که جالب تره خیلی
افسانه و مالک عاشق هم بودن ولی بهم نرسیدن هر کدوم جدا ازدواج میکنن بعد شوهر افسانه از ساواک فک کنم بود مالکم از بچه های کلانتری اون موقه یادم نمیاد شوهر افسانه چرا میمیره خودافسانه هم خونش اتیش میگیره فک میکنه پسرش مرده درحالی که پسرش همین امیره که مالک بزرگ کرده از اونور به کینه پسرش میره دختر مالک تو بیمارستان میدزده که ارغوان دختر مالک
بهتره توضیح ندیم ..مالک وافسانه سالهای دور عاشق هم بودن اما اتفاق های که میفته الان دشمن هم شدن قسمت دومش از فردا شب فک کنم
امیرپسرافسانس اون ارغوان دخترمالک
بچه افسانه برمیگردع به زمان قبل میفهمی کینه شون رو
نه بچه افسانه است .
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.