۸ پاسخ

من هیچوقت خودمو برا این چیزا بیچاره نمیدونم راستش، یا هیچوقت تو ذهنم این منت رو روی سر بچم ندارم ک من فلان کارو برات کردم، دنیات اوردم، شب بیداری کشیدم و...، انتخاب من بوده ک اونو ب دنیا بیارم، با دونستن تمام سختیاش، پس پای انتخابم باید وایستم🤍

حالا آنقدر کمر وپاهام درد می‌کنه وجای بخیه هام نمی‌دونم از درد خوابم نمیبرع یا ذهنم عادت کرده ب بیداری بااینکه از خستگی داغونم

منم همینطور...گاهی میگم چقدر صبر خدا داده به ماها...چجوری انقدر بی‌خوابی رو تحمل میکنیم...

الان تازه زاییدی بعد ۳ ماه حالت خیلی بهتر میشه
نذار خیلی هورمونات درگیرت کنه
من تا پای طلاق رفتم
الکی الکی

بخدامن دخملم گریه مبکنه نمیخوابه سر اون بچهام تلافی میکنم میگن ماما ما چ گناهی کردیم میگه ما گفتیم نخواب دارم از بی خوابی روانی میشم نمیدونم چرا اینجوری شدم اون پسرم ۶ سالش خیلی سرو صدا میکنه اگه این بخوابه یه دقیقه اون نمیزاره
چقد سخته

درک میکنم عزیزم اوایل آدم فکر میکنه دیگه اون آدم سابق نمیشه اما به مرور جوری عادت میکنی گه یادت میره انقدر اولش سخت بوده.

درسته مثل قبل نمیشه اما خیلی بهتر از الان میشه و همون انگار ۴،۵ ساعت خواب سرحالت میاره تازه بچه من داره وارد سه ماه میشه روز به روز بهتر میشه غصه نخور عزیزم

دقیقا دختر من شبا اگه زود بخوابه من تا ۴ . ۵ بیدارم

سوال های مرتبط