۵ پاسخ

من دختر پسرم چون تابستون هرروز می‌بردم بیرون انکار عادت کرده بودن هم صبح هم عصر هوا سرده ک شد سرما خوردن دیدم نمیشه اینجوری منم همه لباس بیرونی هارو قایم کردم گفتم گم شدن در قفل میکردم میگفتم کلید گم شده بیاین پیدا کنیم تا در باز کنم بریم یعنی دو سه ساعت سرگرم بودن همه کشوهارو بهم میریختن. بعد میگفتم بیاین بریم حموم آب بازی این عادت به یک بدبختی از سرشون انداختم

پسر منم عادت کرده هرروز بره خونه عمش با بچهاش بازی کنه یا بیرون بقول خودش دوردور نق میزنه ولی نه در این حد .‌گاهی میبرمش گاهی هم میگم عمه خونه نیست فلان جاست تا ول میکنه

دیگ انقدر بردیش، عادت شده براش

چرا کالسکه حالا؟
با این سن دیگع باید راه برن
لباس بپوشون تنش یکم ببرش،نزار گریه کنه،گناه داره،خسته میشن تو خونه

نمیش بادور زدن باماشین قانعش کنی یابگی پارک بستس

سوال های مرتبط