۱۰ پاسخ

خدا بهت صبر بده😐
قطع رابطه کن

وایی چقد بده اینجوری
اینجوری بعد بچه بد بار میاد آخه چرا بزرگترها دخالت میکنند
والا صلاح بچه رو پدر مادر می‌دونه چرا اونا فکر میکنن ما هیچی نمیفهمیم

اگر طبقه بالا هستن حتما برید از اونجا.بچه و تربیتش مساله مهمی هستن

راستش و بخوای من از خانواده همسرم متنفرم از تک تکشون که با حرفاشون عذابم دادن من نمی‌گم فرشتم منم ایراداتی دارم ولی کاری به کار کسی ندارم الآنم زیاد نمیرم دم به دقیقه زنگ میزنن ما حوصلمون سررفته اون بچه رو بیار مگه اسباب بازیه...پدرشوهرم سیگار میکشه توخونه هر دفعه میریم بچه بعدش همش سرفه می‌کنه آخه به دود و بوی تند حساسه از نوزادی این یه نمونه کوچیکش

یه عده ارزشی برای بچه قائل نیستن، عین یه عروسک و سرگرمی برخورد میکنن باهاش متاسفم واقعا

قطع رابطه کن😑گور باباشون بچه ات مهم تره آخه این چه کارایی که میکنن واقعا انگار مال عهد بوقه😑

من رابطمو با همچین آدم نفهمی قط میکنم شوهرمم جر میدم زر بزنه

اونروز برادر شوهر بزرگم سیگار میکشید اورد سمت دهن پسرم بچمم بدش اومد چند روز نرفتم و به خواهرشوهر بزرگم گفتم ، به همسرمم گفتم دوباره اونکارو بکنه کل خونوادتو سرویس میکنم

بچم ۱۶ ماهشه

بچت چند سالشه عزیزم؟
کمتر ببرش اونجا

سوال های مرتبط

مامان ی دونه مامانش مامان ی دونه مامانش ۱ سالگی
سلام ب عزیزای دلم میگم بچم هر وقت خواهرم میبینه بطور کلی گریه میکنه میگه با خودش ببرتم یعنی طوری گریه میکنه میگم الان غش میکنه حالام واسه شام شوهرم رفت غذا بگیره ک برگشتنی از فاصله نسبتا نزدیک خواهرم میبینه بچم براش دست تکون میده شوهرمم بدون اینکه ب خواهرم سلام کنه یا ب قول خوارم از دور هم سلام نکرده بچم آورده خونه و در بسته حالام خواهرم زنگ زده ب من ناراحته ک چرا شوهرت سلامم نکرده میگم گفتم نکنه بچم باز گریه کنه آوردمش داخل من خودمم لاشوهرم چند روزه بحث داریم اونم میگه ن تو طرف شوهرت میگیری با وجودی ک میدونه با شوهرم میکنم زیاد خوب نیست چند روزه بنظرتون من این وسط چکار کنم خداشاهده اینقد تو خونم اینقد تنهام همیشه حتی دم در هم نمیرم ب امام حسین قسم فقط با دخترم سرگرمم ن کسی هست بیاد پیشم ن کسی هست درکم کنه ن هیچی خداروشکر ک بچم دارم و الا تا الان خل شده بودم و میزدم ب کوه بیابون یا خودم راحت میکردم بخدا اعصاب هیچ برام نمونده چکار کنم من بنظرتون شوهرمم میگه باید کاری کنم ک هیچکدوم از خونوادت پاشون نزارن اینجا 😭😭😭😭😭😭😭😭
مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
سلام شبتون بخیر خانوما
یه راهنمایی میخواستم ازتون من بچم تو خونه حوصلش سر میره میبرم یکی دو ساعتی خونه بازی بازی کنه دیگ میاییم تا شب سه چهار بار تو خونه بیقراری میکنه چون خانواده خودم تو محله ما بودن دورش شلوغ بود الان عادت نداره تو خونه تنها باشه میبرم کوچه مادر شوهرم میاد میگ بیایید داخل بیرون نباشید فلان میارم بچمو حیاط بازی کنه ب برگ درختا درست میزنه داد میزنه میگ نزار دست بزنه یه کمم پسرم شیطونی زیاد میکنه همش غر میزنه امروز بچم با آب بازی می‌کرد داد زد حیون رو نگاه کن چطوری بازی میکنه بلد نیست بازی کردن یا برمیگرده ب منو شوهرم میگ تربیت شما همینه بلد نیستین تربیت بدین این چند بار رو سکوت کردم ولی نمیتونم دیگ بخدا نمیدونم چی کار کنم از دستش من خانوادم دیگ تو این منطقه نیستن ک برم پیششون چی کار کنم اصلا نمیدونم ب شوهرم میگم ب مادرت بگو درست حرف بزنه با بچم توهین نکنه وگرنه دفعه بعدی دیگ سکوت نمیکنم برگشته میگ مادر بزرگشه ول کن پیره هوف
مامان مهران جان مامان مهران جان ۱ سالگی
سلام مامانی عزیز ی توصیه خوب برا اون مادرانی ک بچه شون تب می‌کنه
ی روشی هست ک مادرم بهم گفته بود اما در طی این یک سال ک ی بار خودش برا بچم انجام داده بود خودم عملی نکرده بودم شاید ب نظر تون مسخره و اشتباه باشه
خودم چون می‌گفتم سرش کثیف میشه و باید ببرمش حموم این کارو نمی‌کردم
ی روز ک بچم خیلی تب داشتم و نمیدونستم دیگه چکار کنم مامانم ..آب نمک.. درست کرد و مالید ب سر مهران جان و چند دقیقه بعدش حالش خوب شد و تبش اومدم پایین

خوب ببینید چی میگم بچم دو شبانه روز تب داشت شیاف 125 ، شربت آموکسی و شربت ایبو پروفن. شیاف بزرگا رو باید نصف میکردم و میزاشتم چون دکتر براش تجویز کرده بود برا اینکه تبش اصلا پایین نمیومد
ولی هیچ فرقی نکرده بود
دیگه داشتم می مردم ب خاطر بچم ک چکار کنم ک بیشتر از این ازیت نشه بچم
حرف مامانم یادم رفته بود
یهو یادم اومد نصف لیوان آب نمک درست کردم گزاشتم بچم با ی وسیله سر گرم بشه
خودمم نشستم پیشش هر بار ب کل سرش آب نمک میزدم هر بار ک خشک میشد من بازم آب نمک میزدم بخدا باور کنید دیگه از تب خبری نبود
خداروشکر حالش خوب شده بود
حمومش دادم و بعد دو سه روز بچم گرفت و درست و حسابی خوابید.