بالاخره بعد 9ماه
بعد یدنیا سختی و پستی و بلندی منم پسرمو بغل کردم
اونم اورژانسی 😅😅چالش تا آخر بارداری با من بود
قرار بود 5اسفند عمل بشم
ولی فهمیدیم که دفع پروتئین دارم و انقباض بدون درد و علائم زایمان طبیعی دیگه دکترم گفت درش میارم نمیشه تا 5بمونه
تاریخ 2/12/1402 عمل شدم و 6سال انتظارم به پایان رسید خدارو هزار بار شکر میکنم 🥺
هنوزم فکر میکنم خوابم که واقعا مامان شدم 🥺
9ماه استراحت مطلق بودم
سرکلاژ شده بودم
2تا زایمان زودرس داشتم قبلن. اینارو میگم یعنی خدا هواسش هست خدا هیچ بنده ایو ناامید بر نمیگردونه از درگاهش امیدت فقط به خدا باشه دوسته من 😍😘خدا همیشه بزرگ
انشاءالله همه خانوما صحیح و سلامت زایمان کنن🥺😍

دامن همه انتظارا سبز بشه ❤️
ولی تو این 6سال خیلی خدا به چالش کشید منو
حتی تا زایمان
وقتی پسرمو در آوردن پاهاش یجور بود بعد فهمیدیم جاش تنگ بوده تو شکمم الانم گذاشتیمش تو گچ تا به فرم خودش برگرده خیلی از بچه ها اینجور میشن با گچ درست میشه
یه چالش دیگه هم هست کیست تو سرش ببینیم اون تو چه وضعی
ولی من ایمان دارم به خدا میدونم که رفته.
توکل به خدا همیشه امیدم به خودش بوده و هست ❤️
ناامید نباش هیچوقت تا اون بالایی هست 🌹

تصویر
۲۴ پاسخ

به به چ قشنگ 😍❤️💜

مبارک باشه عزیزم
قدمش خوش

الهی زیر سایه پدر و مادر به بهترین جاها برسه

عزیزم مبارک باشه خدا برات حفظش کنه نگران نباش انشالله که همه چی حل میشه خدا هیچ بنده ای رو تنها نمیذاره شکر خدا که هر دوتاتون سالمین

خداروشکر عزیزم🧿💙

خیلی خیلی مبارکه عزیزم انشاءالله صحیح و سلامت باشید هر دوتون

خداروشکر عزیزم امیدوارم سلامت باشه همیشه

به سلامتی گلم خوش قدم باشه

مبارک باشه عزیزدلم 🥰🥰🥰

مبارک باشه عزیزم😍کیست ک خودش برطرف میشه نگران نباش 😘

انشالله به سلامتی و بخت بلند🥰

مبارکت عزیزم قدمش پر خیروبرکت باشه ان شاءالله صحیح و سلامت باشد

خداروشکر
قدمش مبارکه عزیزم 😍😍😍

خیلی مبارکه عزیزم قدمش پرخیروبرکت باشه
عکس پسرتوبزارببینیم چندکیلوهس
منم شنبه زایمانمه هم خوشحالم هم استرس دارم

عزیزم چند هفته زایمان کردی؟

عزیزم مبارکه❤❤❤😍😍 منم دعا کن 🌱🌱

واااای عزیییزم چقد برات خوشحالم قدمش پر خیر و برکت باشه عزیزم 🤤😍❤️
برا ما هم دعا کن بسلامت بگذرونیم 🥺❤️

‌قدمش پر خیر و برکت باشه. خیلی خوشحال شدم.مبارکه💜💜💜

😍خیلی برات خوشحالم که به سلامتی زایمان کردی عزیزم❤، واسه منم دعا کن گلم...

به به چه متن زیبایی 😁
چطور تو سونوگرافی متوجه نشدن پاهای بچه جاش بده؟؟؟؟

ب سلامتی😍

خب خداروشکر به سلامتی
برای منم دعا کن

شکمتون کوچولو بود که جاش تنگ بوده؟؟😥😥 من خودم تو بچگی اینجوری بودم‌نگرانم بچمم باشه

الحمدلله. خیلی مبارکت باشه. انشاالله که خیرشو ببینی در زندگی ❤️💕💞

انقباض هاتون چطوری بود میشه راهنمایی کنید شکم منم سفت میشه و دردی نداره

سوال های مرتبط

مامان مهرسانا💖 مامان مهرسانا💖 روزهای ابتدایی تولد
بمونه به یادگاری از هفته آخر ،۳۷ هفته 🥺❤️
به احتمال زیاد تو هفته ۳۸ زایمان کنم ،سزارین اختیاری انتخاب کردم.
ممکنه سه شنبه یا نهایتا چند روز بعدش زایمان کنم.
فردا میرم پیش دکترم تکلیفم مشخص کنه ولی خوب ختم بارداری رو برام زدن تو سونوگرافی ۳۸ هفته تا قبل از ۳۹ هفته
دل تو دلم نیست ❤️🤭
وقتی سرکلاژ شدم، وقتی جفت پایین داشتم، وقتی بالا میاوردم هرروز و هرساعت ،وقتی لکه بینی و هماتوم داشتم، فکرشم نمی‌کردم برسم به آخرش ،خدا خیلی بهم کمک کرد خیلی حواسش بهم بود منم قوی بودم از پسش بر اومدم🥹❤️
هرچی میخوایید از خدا بخوایید خدا خیلی بخشنده است خیلی حواسش به بنده اش هست دکترا هم واسطه هستن تلاش می‌کنن تا بارداری رو بخیر بگذرونیم ولی بازم اول خدا بعد فکر مثبت خودمون بعد دکترا ...
همه این سختی‌ها رو گذروندم بلاخره داره تموم میشه و قراره دخترم رو بغل کنم خیلی خوشحالم 😍😭🤰🏻🐥👩🏻‍🍼 هرچند یکم استرس هم دارم ولی بازم میسپارم به خدا...
این حس شیرین نصیب همتون که باردارین و اقدام هستین 💚
مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۵ ماهگی
بماند به یادگار برای پسرم 👶🏻
پسر کوچولوم من هنوز ندیدمت ولی هر روز و هر شب تصویر صورتت از جلو چشمام نمیره هر روز با خودم فکر میکنم که اون صورت ماهت چطوره ...
این روزها دارم لحظه شماری میکنم برای اومدنت هیچ وقت فکر نمیکردم بعد از داشتن خواهر کوچولوت بتونم انقد عاشق بچه ای دیگه باشم اما تو ...تو با تکون خوردن هات یه طوری قند تو دلم آب میکنی که نگو ...
نمی دونی این روزها چقدر آجی منتظرت هست و هر روز یه عالمه می بوسه تو را میدونم که وقتی اومدی دوستای خوبی برای هم میشید ...همدم هایی که همیشه کنار هم هستند ...من تو روزهای سختی گذروندیم تا به این مرحله رسیدیم از اون تاریخی که بهم گفتن تا چند وقت پیش فقط من تو خدا میدونیم که با هر سونو چقدر استرس وجودم می گرفت ...تو را خدا دوباره به من بخشید و من همیشه شاکرش هستم ..میخام بدونی عاشقتم و تا آخرین لحظه عمرم همه تلاشم برای خوشبختی تو و آبجی کوچولوت میکنم تا شما آدم هایی شادی باشید برسید به چیزهایی که دوست دارید ...😍😍😍😍
به تاریخ ۲۸خرداد 1403
مامان جوجه تپلی مامان جوجه تپلی ۷ ماهگی
مامان Helen👶🏻 مامان Helen👶🏻 ۶ ماهگی
قسمت 6
بچمو بردن
یکی اومد بخیه بزنه، گفت زور بزن و سرفه کن تا جفتتم بیاد، یعنی من بدبخت جفتمم با سختی و درد اومد 😑
بخیه هامو زدن از واژنم تا مقعدم بخیه خورد، از ساعت 12 ظهر که بیمارستان بودم ساعت 11 و نیم شب زایمان کردم، خیلی خیلی زایمان سختی داشتم وقتی از اتاق زایمان بردنم بیرون همه اونایی که تو سالن همراه بقیه ی زائو ها بودن میگفتن الهی بمیریم برات تو زایمان مردی ما اینجا جون به لب شدیم، خلاصه خیلی درد کشیدم تا زنده ام هیچوقت نمیبخشمشون، من که به خیر گذشت و تموم شد الانم باورم نمیشه زنده م و دارم اینارو می نویسم ، ولی دیگه یا هیچوقت نمیزارم دیگه حامله بشم یا فقط سزارین، بخدا الان یک ماهه زایمان کردم تازه چند روزه میتونم درست راه برم هنوزم نمیتونم رو دسشویی بشینم، حس میکنم واژنم خیلی گشاد شده، اعتماد به نفسم کلا رفته، من نمیگم طبیعی واسه همه بده ولی واسه من افتضاح بود شاید واسه یکی دیگه اینجوری نباشه، خلاصه اگه زیاد طولانی شد ببخشید، اگه ترسوندمتونم ببخشید، تنها حرفم اینه که تورو خدا تا میتونید طبیعی زایمان نکنید ، من انقد تجربه م بد بود که هرکی جلوم بگه طبیعی خوبه میزنم تو دهنش😑