دلم میخواد سرمو بکوبم تو دیوار. بچه ی شیره به شیره داشتن وااااقعاااا سخته. دلم داره میترکه. روزا مجبور میشم دعواشون میکنم .
پسرم مریضه حال نداره میگه منو بزار روپات. دستتو بده بهم. دخترم میاد میچسبه بهمون. هی از سرو کولمون بالا میره. پسرم گریه میکنه هی میگه بره اونور. دوتاشون گریه میکنن. تو یه ساعت ده بار این اتفاق تکرار میشه. همسرمم سرکاره طفلی هیچوقت نیست. باشه خیلی کمکم میکنه ولی اکثرا نیست. روز و شب تنهام با این دوتا.
میبرم یکی رو بشورم اون یکی پشت در دستشویی ااانقدر گریه میکنه که عقش میگیره. درم باز بزارم میان داخل.
موقع غذا دادن به یکیشون اون یکی انننقدددددر گریه میکنه منو بغل کن اصلا کلافه میشم. دارم به دخترم غذا میدم پسرم با توپ میزنه محکم ظرف سوپ همش میریزه.
دخترم رو میخوابونم با هزار بدبختی. تا میزارمش زمین برمیگردم میبینم پسرم پستونکشو از دهنش کشیده بیدارش کرده و داره جیغ و گریه میکنه
روانی شدم رواااااااااانی😫😫😫😫😫 هی جلوی خودمو میگیرم داد نزنم نمیشه

۲۹ پاسخ

یعنی اینا رو تعریف کردی دیونه شدم خدا بهت توان بده🥺

قصه ی هر روز کنه..تازه بچه های من شب تا صبح هم درست حسابی نمی‌خوابند..هر ساعت بیدارم می‌کنند و گریهههه

از صمیم قلب بهت میگم مادر قوی و پرتوانی هستی

حق داری، واقعا حق داری، واقعا حق داری🥲
سخته خیلیم هم سخته.
من جای شما نیستم ولی با همین یک بچه ای که دارم به این نتیجه رسیدم دعوا کردن کارمو بدتر و سخت تر کرده و بیخیالی راحت تر کرده کارمو.

شاید بهتر باشه به پسرت بگی صبر کن خواهری رو بخوابونم بریم باهم بازی کنیم. باذوق بگی که به وجد بیاد.

حالا هر روز نه ولی ۲ روز در هفته میتونین یکی از بچه هاتونو خونه مامانتون بدین
همینکه نزدیکند نعمته.
اینم که همسرتون کمک میکنه هم نعمته.
احساس میکنم شماهم مثل من خودتونو اذیت میکنین توی این زمینه‌ی کمک نخواستن😅

و غذاشون باهم بدین
یه قاشق دهن پسرتون یکی هم دخترتون
یه اسباب بازی که دوست دارن هم دستشون بدین.
بعد بچه ی دوم محبت به بچه اول خیلی باید بیشتر بشه.
به پسرتون محبتت بیشتر بکنین و توی کارهای خونه سهیمش کنین. هم کمکه هم بعد انجام کارها تشویقش کنین عزت نفسش بالا بره و این کارهایی که گفتین کمتر بکنه


خدا بهتون صبر و اجر بده ان‌شاءالله ❤️

درک میکنم عزیزم من هرروز فکر میکنم دیگه هیچ انرژی برام نمونده هرروز باخودم میگم تا کی میتونم تحمل ‌کنم و ...یعنی از نظر جسمی و روحی داغون.‌حالا فکر کن من این وسط یه مادر مریض و یه شغل پر استرسم دارم دیگه ببین چی میشه! منو شوهرمم همش میگیم خونمون دیوونه خونه است!

یعنی تک تک اینا در انتظارمو و بارها در روز بهش فکر میکنم برای همین عمیق درکتون میکنم
خدا بهمون صبر بده

عزیزم بچه های منم همینجورن دیشب تاصبح نوبتی بیدارشدن بسکه راه بردمشون کمرم شکست

اره عزیزم درکت میکنم ،میدونی ب بچه بزرگترت بگوتوداداش خوبی هستی فلان وفلان هستی خاهرتودوست داری نمیزنیش همش ازهمین حرفابزن خوب میشه

منم همین وضعیت رو دارم🥴 دهنم سرویس شده

جانا سخن از زبان ما می‌گویی دیگه کم اوردممممم 😔😔😔😔😔😔

تو یه مادر قوی هست واقعا بهشت زیر پاته گلم

اخ توروخدا ازکسی کمک بگیر اونا ک اسمشون روشه بچن حالیشون نیست...الهی خدا برات حفظش کنه الهی ک این روزا مثل برق باد بگذره برات راحت بزرگ بشن

ممنون که انقد قشنگ توضیح دادی که ما مامانا بیشتر حواسمون به فاصله سنی بچه هامون باشه 🌺🌺🙏الهی که خدا انقد بهت نیرو بده تا از آب و گل در این گلم...خدا قوت

خداقوت مامان مهربون

عزیزم بچه ات چندماهه بود دوباره باردارشدی

واقعا هر روزش که میگذره پدر ادم در میاد من خودم یکی دارم خداروشکر شوهرمم دست کمکم هس ولی بازم مینالم وخسته میشم به کارام نمیرسم خدا کمکت کنه منم دوس دارم برای دومی اقدام کنم به دلیل اینکه هم سنم داره میره لالا هم سابقه مازایی داشتم ولی بعضی روزا که دلوین اذیتم میکنه پشیمون میشم

سلام عزیزم منم همینه اوضاعم بقران دیوانه شدم خسته شدم خستهههه

.گلم حتما خدا این توانایی رو در وجود تو دیده ک دوتا فسقلی داده بهت مطمئنم از پسش برمیای😍😍

سلام عزیزم عذر میخام من هفته قبل رابطه داشتم کاندوم پاره شده تا دیروز پریود شدم خیالم راحت شد دقیقا تمام چیزایی گفتی عین خوره افتاده ب جونم اینقد فکر میکردم ک داشتم داغون میشدم خدایی خیلی سخته خدا کمکت کنه این بار ک من چنین استرسی کشیدم ده سال از عمرم کم شد دیگههه حواسم جمع شد توام عزیزم خدانگهدار این فسقلیات باشه خیلی مراقب باش از این ب بعد

خدا بهت صبر‌ وانرژی بده عزیزم❤️🥺

والا یکیش پدر منو در آورده چه برسه دو تا 😔

این‌چیزایی ک‌میگی روتین روزانه‌منم هست عزیزم ..هرچی بیشتر سخت بگیری بیشتر بهت سخت میگذره

عزیزم با خوندن پیامت گریه م گرفت 🥹
تفاوت سنیشون چقده؟

فقط میگم خدا بهت صبر بده .من یکی دارم پدرم دراومده بقران من بودم دیونه میشدم بدنم و اعصابم واسه بچه دوم اصلانمیکشه از بس دخترم اذیتم میکنه

خدا حفظشون کنه این روزا تموم میشه می‌ره خاطرهاش میمونه

خداب دادت برسه منم س تابچع دارم بافاصله سنی زیاداماخیلیی سختمه

وای خیلی صبر داری من یکی دارم شیر شو گرفتم چسبیده بهم شبا چن بار بیدار میشه.. بعضی وقتا تا دوساعت گریه.‌ دارم عصبی میشم کم میارم ت چجوری تحمل میکنی افرین بهت واقعا

وای دوقلوهاچطورن پس جاری منم بارداره دوقلو

خدا بهت انرژی بده عزیزم
من با یدونه واقعا خسته میشم دوتا اونم شیر به شیر که دیگه واقعا سخته. ان شالله سلامت باشن عزیزم

سوال های مرتبط