۳ پاسخ

انقد گریه کردم و خودمو سرزنش کردم که نگو رفته بودم یه لقمه غدا بخورم از ظهری نتونسته بودم چیزی بخورم آخه فربد شیطون شده و یه لحظه این اتفاق افتاد

از همون سوختگی بهش بزن

دیگ همون پمادا رو باید بزنی دست پسر،منم سوخته بود با بخاری پماد داد داروخونه

سوال های مرتبط