نمیخوام ناشکری کنم و میدونمم زوده،
ولی خیلی دلم میخواد هرکاری دوست دارم بکنم، هرجامیخام برم وهرچی میخام بخورم.
خییییلی زوده خودم میدونم ولی خب یه طوریم، خسته شدم و گریه دلم میخواد، دوست دارم برم یه جا اما نمیشه، بچم زود مریض میشه....
هیچکس مثل من نبوده نه؟
خیلی مادر بدیم که انقدددد زود کم اوردم....

نه اصلا هم بد نیستی خیلی هم خوبی ک۹ماه تو شکمت بگنگهش داشتی، کی گفته زود کم اوردی، حق داری کم بیاری چون خسته ای، چون وظایف زیادی گردنته، چون تنهایی، نیاز به توجه داری، نیاز به مراقبت و عشق داری، من خودم سر بچه اولم ۲ماه افسردگی گرفتم ب والله کسی به دادم نرسید، حز خودم. خودت باید خودتو سرپا نگه داری، مرد حالیش نی. بهش بگو کمک حالت باشه، بگو شب باهاشون ببرت دوری بزنید، چه بخوای چه نخوای بچت کولیکوداره، پس زندگی کن، هرچی بخوری یانخوری کولیک داره،بخدا اگه مراقب خودت نباشی بیچاره میشی‌ونابودمیشی، ب خودت برس،

هروقت خسته شدی به این فکرکن که این روزاابدی نیستن و خیلی زوداین دورانم میگذره

من ازتو بدترم

گلم تاپیک های قبلی منو بخون دقیقا همین حال تورو داشتم الانشم خسته ام اما حال روحیم بهتره اگه همسرت شرایط داره یا مادرت یا ینفر کمکت بمونن خونه خیلی بهتره

خانما پسرم خیلی استفراغ میکنه جوری ک از بینیش هم میاد بیرون دیشب استفراغ داخل بینی و گلوش گیر کرد بچه کبود شد بزور حال اومد خدا کمکم کرد.تو روخدا راهنمایی کنید باید چیکار کنم

سلام من ۲۶ سالمه و بچه اولم ۵ سالشه و بچه دومم الان ۲۰ روزشه این روزا خیلی زود میگذره و تموم میشه من الان حتی خاطرات سختیهای بچه اولمم یادم نیست
شماهم حالت بخاطر افسردگی بعد زایمان اینطوری شدی
بچت رو بذار پیش کسی خودت برو بیرون بگرد
من اومدم خونه ی مامانم با ابجیم میریم میگردیم

طبیعیه.
ممکنه بخاطر افسردگی بعددزایمان هم باشه.
خودتو سرزنش نکن.
مادر بدی نیستی.
گریه هم هروقت خواستی بکن اما نه جلو چشم بچه. احساساتت رو کاملا متوجه میشه.
بعضی وقتها به همسرت یا کمک دیگه ای اگه داری بسپار و برو پیاده روی

خوب عادی به هرحال هورمون های ادم به هم می ریزه من چون بچه ی دومه ازالان توهمین فکرام که خدایابازتایه مدت یه سری کاراسخت می شه مخصوصاپسرم رفلاکس شدیدداشت هردوماهی هم سرمامی خورد خوابشم کم بودوخیلی سخت می خوابیدازالان می گم خدایااین حداقل اینجورنیاشه یارفلاکس نداشته باشه بس که من لباس شستم وزمین وپاک کردم یاداون روزاکه میافتم حالم ازشیردهی به هم می خوره خیلی دوست دارم این یکی شیرخشک بدم ولی بازدلم نمیاد

منم🖐

عزیز همه ما این دوره ها رو گذروندیم طبیعیه ولی وقتی لبخند کوچیکش رو میبینی تمام این حسای بد میپره