درددل😔
چقدرسخته غمت باعث سوژه خنده دیگران بشه من زندگی سختی داشتم خیلی سخت تااینکه خداارادبهم دادیعنی تموم غم های من تموم شدانگار۶ماه پیش ارادریزش موسکه ای گرفت یه سکه توسرش موهاش ریخت ک دراومدوالان مشخص نیست همزمان باسرش مژهاشم شروع کردبه ریزش پسرمن کلاخیلیییی پرمومژه هاک میریزه مثلا۱۰۰تاتاخ
حالاریخته ۴۰تاش دراومدچشمش کامل نریخته واس همین کمترمتوجه میشن وفقط خودم ک مدام چشمش چک میکنم یامیبینم مژهاش روصورتش میفهمم شوهرم ازاول ک مخالف دکتربردن بودبه زورواسرارمن بردمش دکترپوست ک سرش خوب شدولی نذاشت به چشمش داروبزنم گف بچس اگ چیزیش بشه زندت نمیزارم شب وروزم شدگریه چون این بیماری سه جوریاهمین جورسکه سکه میریزه بعدیه مدت خوب میشه یاکلاسرطاس میشه یااینکه کل موهای بدن میریزه ومن وحشتم ازمورداخرکه میگن خیلی نادربردمش یه شهردیگ دکتراونم داروندادبرامژهاش وسرشم ک گف خوبه حتی بهم گف نترس اون مورداخرکمیاب نمیشه برابچت امایه دکتردیگ گف معلوم نیست حالاهمه بهم می‌خندن میگن تودیونه ای این بچه هیچ تغییری نکردچهرش ومن هرروزپرازاسترس وحشتم کلی گریه کردم که یه دکترتهران هم ببریمش اماشوهرم دادمیزنه ک چیزیش نیست😔

عزیزم داخل اینترنت بزنی خوردن آب زیاد مینویسه سرطان
عزیزم حتی بهش فکر هم نکن دور از بچت باشه ب حق امام علی
یه آزمایش میگرفتی ازش ببین ویتامین چیزی ازش کم نیس

ببر یه ازمایش خوب خیال خودتم راحت کن
تو گوگل بزنی همه چیو اخرش ب سرطلان ختم میشه

این اون چشمش ک حس میکنم خیلی کم پشت شدبنظرشماهمین طورنیست؟؟

گاهی مامانا نسبت ب یه موضوع وسواس میگیرن بنظر من ک طبیعیه خودتو اذیت نکن

یکی از اقوام های ما هم پسرش همینطور شده بود چندسال درگیرش بودن کچل شده بود و
ابرو مژه هاشم ریخته بود
هزارتا دکتر بردنش و خوب نشد
تا یه ادرس دادنشون شیراز بهش دارو داده بود خداروشکر الان درست شده بود

دکترا گفته بودن بخاطر استرسه

مژهاش که مشکلی نداره الان

اگه همش ب چیزای منفی فکر کنی در نهایت گرفتارش میشی

به نظر من که طبیعی حرص الکی نخور