میگما
با توجه به تجربه زایمان و بچه داری تون
اگ یبار دیگه بچه دار شین ، چه کارهایی رو انجام نمیدین ، یا چ کارایی رو انجام میدین

مثلا من تگ باز بچه دار شم
اول حتما بعد زایمان خودمو گرم نگه میدارم ، زیاد کاچی میخورم و لباس گرم میپوشم
بعد بچمو به پستونک و خوابیدن رو پا عادت میدم ....

شما چی؟

من اگه دوباره بچه دار بشم خودمو دار میزنم

من گوح بخورم با جد و آبادم 🥲😑

من اگ دوباره بچه بیارم
من شکممو حتما میبندم
بعضی مراقبتها ک بعدزایمان کردم حتما تکرار میکنم
حساس نباشم سر هر چیز کوچیک غصه نخورم
زیاد بغلیش نکنم که الان از بغلم نمیفته
با شوهرم رفتارم خوب باشه🫤

من اگه دوباره بچه دار شم فقط دعا میکنم که حساسیت پروتئین گاوی و چیزی مثل این نداشته باشه که همه زندگیش رو تحت تاثیر قرار بده

اصلا ب بچه فکر نمیکنم
هم دوره بارداری سختی داشتم استراحت مطلق
دیابت
افسردگی
بعدش سختی بچه داری و جنون🤣
تک فرزند
و برای جلوگیری قرص میخورم که یک درصد اشتباه نشه
ووووو تمام

خودکشی در این حد ترسیده شودم

دوباره بچه دار شم
حتماااا حتماااا میرم خونه مامانم ک مادرشوهرم نیاد دوباره حرصم بده
شیرخشک هم حتما بهش میدم

من صددر صد شیرخشکیش میکردم
زود ب غذا نمینداختمش
انقد وابسطه خودم نمیکنمش
مثل الان که سرویسم کرده
بعد زایمانم حتما شکمم رو جررر نمیدادم که اینجور ولو نشه

اگه دوباره بچه داد بشم حتما اجازه میدم شبها همسرم آرومش کنه و الکی دلسوزی نمیکنم
وقتی گرسنه نیست و گریه میکنه شیرش نمیدم
حتما حتما حتما از ۶ ماه آموزش خواب رو شروع میکنم

شیرخشک میدم بچمو دست خواهرشوهر یا مادرشوهر نمیدم ببرن برا زردیش بعد اونا یادش بدن گرمی خورده زردیش برا همینه بعد بیفته به جونم زنی که ده روزه زلیمان کرده رو بزنه دوماه بعد زایمان گریه کنم حتی الانکه یادش میفتم بغض میکنم
میگم به شما ربط نداره اسم بچه من چیه و من کلا گو بخورم بچه بیارم

عزیزم هنوزم دیر نیست، بدنت کم کم گرم کن، نورا جون که عفونت اش خوب شد، یاد بده روی پا بخوابه، البته من روی زمین تمرین میکنم، کنارش دراز میکشم، آروم پشتش میزنم تا بخوابه، یکم که بزرگ شن روی پاهم سخت میشه، پستونکم پسر من گاهی میگیره، بیشتر وقتها نه

من اگه دویاره حامله بشم فقط شیر خودمو بهش میدم دهنم سرویس شد بخاطر شیر خشک ، بعدش حتما زمانی که میخوام پوشکش کنم روغن حیوانی سرد شده به پاش میزنم تا نسوزه غذای کمکی رو بافرنی این چیزای الکی شروع نمیکنم برای یبوستش حتما بهش سوپ پر از سبزیجات با اب گرم میدم از اول رو زمین میخوابونم به گهواره عادتش نمیدم بعد زایپان هم تا میتونم اب میخورم

اولا که اصلا بچه دوم نمیخوام.
اما اگه بشم خدا میدونه که چقدر ذوق میکنم. دیگه سرکار نمیرم و حسابی به خودم میرسم.
بعد از زایمانم آاااااااب فرااااااوووون میخوردم و به رژیم مسخره سبزیجات نخور میوه نخور اهمیت نمی‌دادم.
واقعا پوستم کنده شد هیچ تاثیری هم نداشت.

سلام گلم نورا جان چطوره؟؟
من ان‌شاءالله دوباره بچه دار بشم حتما حتما افسردگی بعداز زایمانم و کنترل میکنم الان خیلی عصبی و پرخاشگر شدم سعی میکنم آنقدر حساس نباشم به حرف بقیه هم اصلا گوش نمیکنم و اینکه حتما همسرم و بیشتر هواشو داشته باشم

من اگه دوباره باردار شم مطلق استراحت میکنم ک زایمان زودرس یقه خودمو و بچه مو نگیره . «اسمش بی افته انشالله»

هم شیرخودمو میدم هم شیرخشک غذای کمکی از۴ماهگی شرو نمیکنم

اول از همه اینقدر پیاده رویی بیخودی نمیکنم
اینقدرم ب حرف دکتر گوش نمیکنم همش بگه نخور بچه درشت میاد دنیا سز دردناکی داری اینقدر نخوردم طفلکی لاغر ضعیف بود
میزارم بچم تو پاش باد بخوره بعد پوشاکش میکنم ک نسوزه
زیادی حرص نخورم
ب همه گفتم بچم شیر خشکی نیست و این بزرگترین اشتباه زندگی من ک هرجا نمیتونم برم چون بفهمنن تا حالا دورغ گفتم ناراحت میشن
بارداری هم آسون بگیرم برای خودم توی بارداری خیلی سخت بهم گذشت همش استرس بیخود ب خودم می دادم

شکممو میبندم. شیر خودمو میدم

زیاد بغلش نمیکنم خواب مستقل رو یادش میدم.
من غلط کنم بچه بیاررررم

از ماه نهم هرروز مکمل های لیدی میل میخورم جنین بیشتر رشد کنه با وزن بالایی ب دنیا بیاد
بعدشم اگه شیر نداشتم ب زور شیر نمیدم شیرخشکش میدم سریع جوون بگیره تپلی شه تا دهن مردم بسته شه
تا چهل روزم از خونه مامانم برنمیگردم خونمون

من از همون اول بهش شیرخشک میدم که عادت کنه
و همین روپا خوابیدنم یادش میدم

خدانکنه حامله بشم دومیو تصورشم وحشتناکه چون دخترم بیش از حد شلوغه

اگر بچه دار بشم دوباره،همه این کارایی ک کردمو میکنم بجز اینکه اون ۱۰روز اول رو خیلیییی سخت نمیگرفتم بخاطر مهمونا

من‌بعد زایمان‌میرم خونه ی بابام اینا اونجا ازم‌مراقبت کنن و فامیلا چنر باز نکنن

والا الان میگم تک فرزندی ولی خبر از آینده ندارم ولی اگه برای بار دوم خدا به من یه فرشته داد تا ۴ الی ۵ ماهگی به هیشکس نمیگم باردارم ، و سعی میکنم روی پا عادتش بدم، هر چند برای پسرمم تلاش کردم ولی پسرم کلا ننو دوست داشت دلش میخواست از همون اول تو بلندی بخوابه ، ولی تو ننو نمیزارم با اینکه وسیله ی خوبیه ولی باید همه جا همداهت باشه.

من به شخصه سعی میکنم زیاد استراحت کنم نذارم بچمو زیاد بغل کنن
برا دل درد بچم حتما شکمشو با یه دستمال گرم ببندم شیرخشک بدم بهش حتما یکم با حوصله بیشتر بزرگش کنم وخیلی چیزای دیگه

من شیر نداشتم اما زیاد سعی نکردم شیر خودمو ایندفه بیشتر سعی میکنم ، اگه بازم پسر داشته باشم ختنش نمیکنم

من سعی میکنم اونقدر حساس نباشم که الکی خودمو اذیت میکردم
بعدش هم من بخاطر حساسیت ب امپول بیحسی تا 20 روز همش بالا میاوردم هیچی نمیتونستم بخورم کاچی و گرمی هیچی نخوردم همش بستنی میخوردم😐اونم دور از چشم مامانم

بعد دوتا بچع فهمیدم وزن بچه ها ژنیتیکی نه مکمل تاثیر دارا نه شیرخشک اگ یه وقتی بچه دار شدم دور شیرخشک یه خط قرمز میکشم

تو دوران بارداریم پیش دکتر متخصص زنان نمیرم که بهم رژیم بدن بچم لاغر و ضعیف به دنیا بیاد میرم پیش دکتر ماماها,باقیش خوب بود

منم حتما شیرخشک میدم
صدرصد

من اگه دوباره باردار شم اول شیرخشک هم بهش میدم دوم در روز یکی دوساعت کنار مامانی خاله ای کسی میذارم عادت کنه سوم حتما بعد زایمانم ورزشو میرم ک انقد نپوکم