۶ پاسخ

سلام عزیزجان مبارکت باشه یه سوال بپرسم؟واقعا واقعا از همه چیز اقبال راضی بودی؟ و اینکه سزارین اختیاری بودی یا اجباری؟اگه اختیاری باشیم بیمه نیرو مسلح قبول میکنه هزینه رو؟؟اگه نه حتما بابد نامه دکتر باشه؟؟
ببخشید سوالا زیاد شد ولی ممنون میشم جواب بدی شب از استرس خوابم نمیبره بخدا

دکترت کی بود

عزیزمممم...
منم اردیبهشت ماه میخام زایمان کنم بیمارستان اقبال.تکمیلی ندارم هزینه های من ازاده

منم اقبال بودم کادر اتاق عملش خیلی مهربون بودن واقعا زایمانم خاطره خوبی شد برام

منم اقبال سزارین شدم بیمارستان خوبیه

و اینم بگم‌ ک وقتی بچه نشونم دادن بیهوش کردن منو
آرایش داشتم صورت بچه به صورتم نزدن گفتن آرایش داری فقط نشون دادن بالاسرم

سوال های مرتبط

مامان کوچولویِ‌مَن❤️ مامان کوچولویِ‌مَن❤️ ۶ ماهگی
خلاصه که همین بود دیگه
آها خونریزیمم تا ۵۰ روز بود و بعدش تموم شد و چون شیرخشک میدم پریود هم شدم و نسبتا خوب بود ، نه خیلی سنگین و نه خیلی سبک

دکترم ، خانم دکتر ساناز عمادی تفتی بودن و به نظرم معرکه هستن ، حرف ندارن خدایی 🥲❤️
بیمارستانم ، بیمارستان فاطمه‌الزهرا مهریز بود که با وجود دولتی بودن خیلی از بیمارستانای خصوصی یزد تر و تمیزتر و عالی‌تر بود و من واقعا راضی بودم (دوستان من پول بیمارستان خصوصی رو داشتم ولی رفتم اونجا چون بهتر بود ، خب ؟!🥲😂)
مامای خصوصی من خانم عزت دهقانیزاده بودن که خداوکیلی دستشون سبک بود و من هیچی از زایمانم نفهمیدم و خیلی خوب گذشت ، عین یه مادر بودن حتی کمک میکردن که پاهامو بالا بگیرم و ... ، یه جا سر بچه رو با دست برام چرخوندن و خیلی بهم کمک کردن
ماماهای بیمارستان سر شیفتی که من زایمان کردم (من بین تعویض شیفت زایمان کردم) خانم شه‌مراد‌زاده ، خانم متینه‌سادات حسینی‌تبار ، خانم زهرا امانی ، خانم سعیده عبادی‌فر بودن
البته من همینا رو یادمه فقط
مامان جوجه خانم مامان جوجه خانم ۶ ماهگی
بیمارستان گاندی
خانوما میخوام از تجربه خودم در مورد زایمان توی این بیمارستان بگم برای کسایی که هنوز بیمارستان انتخاب نکردن برای زایمان.
من یکبار توی هفته ۳۶ به خاطر تکون نخوردن بچه رفتم بیمارستان و ان اس تی ازم گرفتن ، یک سونوگرافی بایوفیزیکال هم اینجور وقتا لازمه که بیمارستان گاندی نداشت و مجبور شدیم برای سونو بریم بیمارستان آرمان
زایمان من سزارین بود . اما وقتی رفتم بیمارستان دردهای زایمانم شروع شده بود. هر چی گفتم من سزارین هستم معاینه دهانه رحم نیاز ندارم باز هم گفتن باید انجام بشه و معاینه دردناکی هم بود. کادر اتاق عمل و دکترم خیلی خوب بودند.
اما از بخش بستری اصلا رضایت نداشتم. من اتاق خصوصی داشتم و همسرم تقریبا به همه پرستارا انعام داده بود که حواسشون به من و بچم باشه اما…
پرستارها افتضاح بودن. توی مدتی که من اونجا بودم دو تا شیفت پرستار دیدم که همه بد بودن. اون پرستاری که بچه منو آورد پیشم خیلی گستاخانه گفت بچت چقدر وحشیه ( چون بچم خیلی بلند گریه میکرد). هر وقت هم پرستار لازم داشتم باید چند بار دکمه فشار میدادم و کلی منتظر میشدم تا بیان .
خلاصه که من اگر یکبار دیگه زایمان کنم سمت گاندی نمیرم .
مامان نیلدا مامان نیلدا ۹ ماهگی
تجربه زایمان سزارین قسمت اول
اومدم از تجربه زایمانم براتون بگم، از اول بارداریم دوس داشتم سزارین زایمان کنم و همه فوکوسم رو سزارین بود اما تو اتاق عمل به این نتیجه رسیدم به طبیعی با بی حسیم میشد فکر کنم :) با اینکه خیلی زایمانم خوب بود و راضی هستم اما واصعا من به گزینه دیگه فک نکردم
تاریخ زایمان طبیعی من از رو سونوگرافی ۶ خرداد بود و از رو اخرین پریود ۳۱ اردیبهشت، دکترم برای ۲۸ اردیبهشت تاریخ عمل گذاشت با بی حسی اسپاینال
ساعت ۵:۴۵ صبح گفت بیمارستان باش ساعت ۷:۳۰ وقت عمله و قبلش کارهای آماده سازی دارن
یک هفته قبلشم که رفتم بیمارستان تشکیل پرونده دادم و آزمایش خون گرفتن و ریسکهای عمل باهام چک کردن که حساسیت خاصی دارم یا نه
صبح ۲۸ ام بیدار شدیم و آماده شدیم‌رفتیم بیمارستان خداروشکر اصلا استرس نداشتم و خیلی خوشحال بودم که بالاخره قرار دخترم ببینم
اول که فرم رضایت دادن و بعد اتاق تحویل دادن
بعد پرستار اومد لباس اتاق عمل تنم کرد و جوراب واریس پام کرد و بردنم اتاق‌عمل
مامان دادا کوچولو مامان دادا کوچولو ۵ ماهگی
پارت دو:تجربه زایمان عراق:
کم کم خونریزیم بیشتر شد دوباره بعد از ظهر رفتم گفت یک و نیم سانت باز شده و... برو سونو بیرون بیمارستان ماهم چند جا رفتیم بسته بود و چون آخرین سونوم ۳۸هفته بود گفتم ولش اومدم خونه😁
و همچنان دردم مثل پریودی بود که اونشبم خوابیدم خسته و. فرداش ک میشد شنبه یکم خلط های خونی پررنگ و زیاد شده بودن دوباره رفتم بیمارستان ک بعد از معاینه گفت سه سانتی بستری نمیشی برو ساعت سه و نیم بعد از ظهر بیا هواهم گررم منم خسته شده بودم واسه دوستم ماشین گرفتیم دربست خودم از بیمارستان تا خونه پیاده اومدم با همسر ک یک سانت و خورده ای طول کشید تا خونه اومدم خونه حموم آب داغ کردم دوباره گل گاو زبان خوردم و ناهار ساعت های پنج بود دوستم اومد با همسر رفتیم وسایل هامونم بردیم ک بدون معاینه گفت برو اتاق زایمان پرونده درست کردم و رفتم اتاق زایمان آزمایش ها هم ک صبح گرفته بودن داخل اتاق زایمان بهم انژیوکت وصل کردن و بعد اومد معاینه کرد
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ ماهگی
تجربه زایمان قسمت سوم .
من یکشنبه ۸ صبح با همسرم و مادرم رفتم بیمارستان آرام و نزدیک ساعت ۹ ونیم بستری شدم .صبح ۳ فینگر باز بودم و دردهای داشت منظم‌میشد ولی کماکان خونریزی نداشتم درحد لکه بود .
ساعت حدودا ۱۱ بود که اپیدورال گرفتم و واقعا راضی ام . رسیدگی ماما ها و پزشک و کادر بیمارستان‌عالی بود . همسرم از اول تا بعد زایمان کنارم بود و برای زایمان کمکم می‌کرد. اتاق زایمان من خودم تنها بودم و بیمار دیگه ای نبود از اول که بستری شدم رفتم اتاق زایمان تو بخش پیش بقیه بیمارا و مثل بیمارستان خصوصی پیش بقیه بیمار ها نبودم از اول رفتم اتاق زایمان . اونجا حمام و جکوزی داشت و چون من کات‌اتر بهم وصل بود چون اپیدورال پیوسته میگرفتم نمیتونستم زیر دوش برم یا تو وان بشینم
ولی توپ و پله و صندلی بود که پوزیشن بگیرم .
از ۳ ظهر من دیگه پیشرفت نداشتم بدنم یاری نمی‌کرد دهانه رحم سفتی دارم کیسه آبم رو خودشون پاره کردن .
پزشکم ساعت ۷ اومد بیمارستان و من با وجود اپیدورال فقط انقباضات رو درحد درد پریود حس میکردم و قابل تحمل بود برام . زایمانم یکم طول کشید و چون اضافه وزن داشتم زایمانم یکم سخت بود و همسرم به ۳ تا ماما و دکترم کمک می‌کرد و ۵ نفری به من زور میدادن که زایمان کنم😂😂❤️ در آخر ۷.۸ تا بخیه خوردم و دخترم ساعت 20:50 یکشنبه ۱۱ آذر به دنیا اومد ...ولی خب ۷ روز بستری بود چون دیستوشی بود بخاطر سختی زایمان و تنگی کانال مجبور شدن اینکارو بکنن و .... مسائل مربوط به بستری دخترم تو تاپیک بعدی میگم .
در کل از زایمان تو بیمارستان آرام به شدت راضی بودم با اینکه هزینه ها حتی با بیمه‌تکمیلی اونجا بازم خیلی زیاد شد ولی ارزش داشت و انتخابم بازم بیمارستان آرامِ .🥰🥰❤️
سوالی بود بپرسید عزیزان .