سلام
شوهرم ظهر ناهار خرید گفت بیا بخور منم کله تکون دادم. که نه با دخترم رفتم بیرون گفت کارت رو میزه بازم قهر بمونم باهاش چون صبح کتکم زد؟؟؟؟?؟

۹ پاسخ

کلا قهر نباش سرسنگین باش

قهر نکن سنگینباش
سر چی بوده

بشین باهاش حرف بزن بگو من این ارامش احترام رو همیشه میخوام واینک دیگ رفتارت و برخوردت رو باهاش عوض کن و سرسنگین باش

من که بهم توهین کنه برائتی نمیبخشم اما حالا فردا عیده ازش عیدی بگیر اینجوری آشتی کن دهنش بخوره والا وگرنه سرسنگین باش

سلام بیخیال 'عیده دیگه نمیشه زیاد کشش بدی 'باهاش اشتی کردی بهش بگو که خیلی ناراحت شدی که کتک میزنه تورو 'بگو من دوست دارم ازت توقع این کارو ندارم

سلام تا حالا نزده بود اولین بار بوده؟

بخاطر سال نو آشتی کن

اولین بارش بود ک میزد

همیشه میزنه یا بار اولشع؟

مقالات مرتبط

کمپین 70% تخفیف خرید اشتراک گهواره
کمپین 70% تخفیف خرید اشتراک گهواره
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
شناخت احساسات و هوش هیجانی کودکان با کارت‌های آموزشی و کتاب
کمپین مشترک گهواره و نردبان برای شناخت احساسات و هوش هیجان...
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
انقد دلم گرفته دخترم و شوهرمو فرستادم پارک هرچی دخترم گفت تو هم بیا گفتم نه خودتون برید
اونا که رفتن نشستم یه دل سیر گریه کردم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کیانا مامان کیانا ۳ سالگی
سلام مامان ها خوبی پسرم شش سالشه سرشب بازی میکرد رو اعصابم رفت هلش دادم بهچعد گفت شونم درد میکنه منم استرسی گفتم قلبت که نه همش دستش رو میگفت بردم حلال احمد علایمی نداره خدای نکرده گفت بببرید شهرستان تا صبح کسی نیست ببرم گفتن احتمالا از استخوانای سینه شه چیکار کنم خوابم نمیبره فکرای ناحور میکنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان deL❄️vin مامان deL❄️vin ۳ سالگی
یه استرسی تو وجودمه
دیروز دخترمو بردم بیرون اونجا تو پارک یه گربه بود دخترم دست بهش نزد فقط نزدیکش بود حرف میزد باهاش من یه لحظه تا تلفن جواب دادم دیدم گربه با دستش زد بع صورت دخترم ولی چون دخترم پشتش به من بود من متوجه نشدم کجاشو زد یه بار گفت چشمم یه بار گفت لپمو زد بعدش بردم بهداشت گفت جای چنگ نیست وگرنه واکسن میزدیم اگه چشمش چرک کرد بیارش،خلاصه دیروز آوردمش خونه صورتشو با شامپو بچه شستم هیچیم نبود ،دیشب خوابید ۳صبح دیدم بیداره نشسته بهش میگم چیه میگه مامان چشمم درد میکنه چراغو روشن کردم ببینم چیه نذاشت گرفت خوابید
من سکته دارم میکنم
استرس تمام وجودمو گرفته
بیدارشه ببرمش بهداشت
کسی تجربه نداشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۳ سالگی
سلام خانوما من رفتم سونو گفت ساک حاملگی تشکیل شده .گفت دو هفته دیگ بیا برا تشکیل جنین . مشکلی نیس؟ استرس گرفتم ..
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان بارانا مامان بارانا ۴ سالگی
سلام دخترم ناهار گفت املت میخوام براش درست کردم ۱ دونه تخم مرغ با رب با گوجه دوس نداره بنظرتون سیرش کرده ؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دخترای نازم مامان دخترای نازم ۴ سالگی
سلام مامانا از تجربه مهد بچها تون بگید من ی هفته است دخترم میبرم مهد روزی 2 ساعت.. خودمم پیشش میمونم اما اصلا دخترم سر کلاسها نمیره. همش با چنتا بچه میچرخه تو مهد برا خودش... دیروز مدیر مهد گفت ول کن برو بزار تنها بمونه تا این وابستگی کم بشه ی ربع رفتم بیرون اومدم دیدم هنوز گریه میکنه.. امروز صبح تحویل دادم دخترمو بازم نموندم رفتم تو خیابون ی 20 دیقه ی اومدم ديدم داره با بچها بازی میکنه.. مدیر مهد گفت اول که رفتی ی کم گریه کرد بعدش آرومش کردیم.. حالا ب نظر شما عادت میکنه ب محیط اونجا.... چون حرف نمیزنه. همش نگرانم نکنه. غصه بخوره یا ناراحت بشه..
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رها مامان رها ۴ سالگی
سلام مامانا میگم شیاف گلیسیرین رو باید همون لحظه ک بچه دفع داره و نمیتونه براش زد یا نه مثلا میدونم نمیتونه اما هیچی هم نمیگه الان ، دیروز همش گریه کرد گفت درده ، نتونست ، شیاف نداشتم ، ظهر خوابید عصر هم رفتم گرفتم ، اما دیگه هیچ نگفت منم تا حالا نزدم ، نمیدونم الان براش بزنم
میشه بگید ممنون
دلم میخوام بزنم راحت شه بچه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ویهان🌙🐻 مامان ویهان🌙🐻 ۴ سالگی
حس میکنم مادر بودن سخت ترین چیزه پر از استرس ویهانم نمیدونم چرا تکرار میکنم حرفو گفتم بیا شربت بخور گفت عه بیا شربت بخور دوتا دکتر هم بردم حرفی نزدن یعنی درست میشه کسی بچش اینجوریه؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۳ سالگی
سلام من سه ماهی میشه ال دی میخورم تازگی رفتم دکتر گفت چون ال دی میخوری هفته ای یدونه آسپرین بخور تا خونت غلیظ نشه والا منظورشو اصلا نفهمیدم یعنی چی
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آریا مامان آریا ۴ سالگی
سلام به همگی خیلی اعصابم خورده بچم خیلی خیلی عصبی شده به حدی که امروز گفت برم حمام بعد رفتم که دیگه بیارمش بیرون طبق معمول اومدم شامپو بزنم به سرش که گفت نه و منم شامپو زدم خودشو بلند میکرد میزد زمین تمام لباسا تو اتاقش و آورد هی زد به سرش که کفا برن رفت تو روشویی سرشو بشوره وهیچ جوره حاضر نمیشد سرشو بشورم منم مجبور شدم کتکش زدم و اوردمش بیرون خلاصه تا یکساعت بعدش هی جیغ و گریه بعد مثل آدم بزرگا تا من چیزی میگم میگه ساکت و نمیدونم میرم خودمو میکشم میرم بچه کسی دیگه میشم. دوست ندارم .تلویزیون و گوشیتو می‌شکنم و کلی حرفهای دیگه که واقعا بغض داشت خفن میکردم گریم گرفت بعدم گفت برو تو اتاق گریت تموم شد بیا بیرون به نظرتون همه ی بچه ها از این حرفا میزنن یا بچه من اینطوریه 😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان روژان مامان روژان ۳ سالگی
گفتم دخترم باهامون نمیشینه سر سفره
اینم عکسش😐😐
زورم بهش نمیرسه دیگه شوهرم گفت باهاش کل کل نکن لجباز میشه
میگه ایق پاهاتون😐
مشاهده ۲۶ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۴ سالگی
سلام صبح همگی بخیر من دیروز رفتم سونو دکتر گفت باردار نیستم ولی توی شکمم چیزی تکون می‌خوره الان چزای شیرین میخورم حالم بد میشه حالت تهوع م. .
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رقیه سادات مامان رقیه سادات ۴ سالگی
سلام وقتتون بخیر خانما دختر من سه سال و هشت ماهشه وزنش هم 15کیلو هست تقریبا دختر من دو پری روز شبش ساندویچ مرغ خورد چیزیش نبود ولی فرداش ساعت هشت و نُه صبح بود بالا آورد تا ظهر که گفت تشنمه یه کم آب دادم بهش که چیزی طول نکشید اینک بالا آورد عصر بردمش بیمارستان بهش آمپول زد بیست دقیقه بعد از آمپول بهش دمی گوجه با ماست دادم غذام خیلی نرم بود بعد دیگه چیزیش نبود تا الان که ساعت سه شبه و باز دوباره هرچی که خورده بود رو بالا آورد دکتر بهم اندسترون داده بود من الان بهش دادم خوابیده اکه دوباره بالا آورد چیکار کنم😭دخترم قشنگ هیچی ازش نمونده 😔
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان تیارا🦄🌈وهامین مامان تیارا🦄🌈وهامین ۴ ماهگی
سلام خواهش میکنم ازتون لطفا رد نشید
من امروز وقت دکتر داشتم از صبح پایین شکمم درد میکرد بهش گفتم گفت برو بیمارستان اکو قلب بگیر اورژانسی.
رفتم بستریم کرد اکو قلب گرفت ازم فشارمو گرفت
بعد فرستاد زایشگاه نوار قلب بچه رو گرفت
بعد گفت شلوارتو در بیار معاینت کنم گفتم نه نزاشتم بعد تا نوار قلب بچه رو بگیره گفت تست دردت مثبت شده با امبولانس بفرستمت کمالی گفتم نه میخوام برم امام علی
در حالی که من فقط صبح درد داشتم دیگه تا الان درد نداشتم
چون ۳۲هفته ام میترسم انقد گریه کردم شوهرم گفت میخوای بمون فردا اگه درد داشتی فردا میبرمت اومدم خونه
الان نمیدونم چیکار کنم هفتم پایینه میترسم امپول ریه نزدم شما جای من بودید چیکار میکردید توروخدا راهنماییم کنید دلم اشوبه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان دخترای نازم مامان دخترای نازم ۴ سالگی
سلام مامانا دخترم نزدیک ظهر انگور خورد ناهار املت عصر هم انبه از عصره همش دست میزنه دلش که درو میکنه شام هم هیچی نتونست بخوره. بهش شربت دیسلکومین دادم با نبات و عرق نعنا.. خیلی بیقراره چکار کنم.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر