۴ پاسخ

منم سر دخترم هم طبیعی کشیدم هم سزارین، ۱۷ ساعت آمپول فشار زدن ،دیگه ساعتای آخر یادم نمیاد نه از خودم نه بچم ،فقط یادمه رو تخت دیدم آب سیاه جمع شده به مامای بیخیالم گفتم آب سیاه گفتن خوب نیست تو کلاسای بارداری، زنگ زد دکترم اومد سزارین کرد ... واقعا زنا بیرحمترین موجودات نسبت به هم هستن خصوصا ماماها و پرستاران

عزیزم کیسه آبت پاره شد خیلی ازت آب اومد علأمش چی بود

الان حالت چطوره هنوز درد داری؟

وایی چ بد 😪😪
ولی بسلامتی انشالله عزیزم خوش قدم باشه من ک‌ نزدیک همون دو سانتم امروز بازم ماینعه می‌کنه میبنه چجوریه ...
کلا با تاریخ انتی ۸روز مونده

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد روزهای ابتدایی تولد
سه روزه طبیعی زایمان کردم
شنبه ساعت هفت صبح که از خواب بیدار شدم رفتم سرویس خونریزی کردم اماده شدم و رفتم بیمارستان دهانه رحمم دوسانت باز شده بود ولی بستری نمیکردن گفتن برو زیر دوش اب گرم و راه برو ساعت ده بیا ساعت ده رفتم هنوز تغییری نکرده بود گفت عصر بیا دیگه امدم خونه و درد داشتم و راه میرفتم ساعتای چهار عصررفتم دهانه رحمم ازدوسانت بع سه سانت باز شده بود ماما گفت میخوای کمکت کنم گفتم اره گفت تو زور بزن بعد دو سانتم اون باز کرد شدم پنج سانت ماما گفت یک ساعت راه برو که بعد بستریت کنم ساعتای شیش عصر بستریم کردن بعد دکتر امد کیسه اب و پاره کرد از اون جا دردام خیلی خیلی زیاد شد دهانه رحمم ب هشت سانت رسید باز ماما گفت بیام کمکت کنم فک کردم مث اون دفعه دردی چیزی نداره تا امد دستشو روی شکمم فشار میداد و اونجا روهم محکم فشار میداد نفسم بند امده بود نتونستم بزارم ادامه بدم. باز خیلی درد داشتم دیگه گفتم دوباره بیاد دیگه فول شدم و باید زور میزدم ساعت هشت و خورده شده بود دیگه زور زدم و ساعت یه ربع به نه بردن منو اتاق زایمان ساعت نه دیگه زایمان کردم