۱۲ پاسخ

۱ - چن روزی می شد توی واژن یه حس تیر کشیدن ناگهانی داشتم و کمرم هم درد خفیفی داشت و فکر می کردم اینا ماه درده
هیچ ورزشی نداشتم تو این دوران
۳ ام رفتم مشهد تاریخ زایمانم ۱۰ ام بود گفتم صبر کنم تا دردم بگیره
روز یکشنبه یه درد متفاوت حس می کردم اصلا منظم نبود دور کمر و شکمم می گریفت و ول می کرد تازه مغرب رفتم ماما همراه قرداد بستم و اومدم خونه قرار بود سه شنبه یه تک جلسه واسه من کلاس بزاره چون هیج آمادگی برا زایمان طبیعی نداشتم حتی شیافی چیزی هم استفاده نکردم
اومدم خونه هر یه ساعت ۴۵ دقیقه درد رو حس می کردم خوابم نبرد تا سحر فاصله دردا کمتر و شدتش بیشتر شد
اما طوری نبود که فک کنم اینا درد زایمانه

۳- تا ساعت ۲ داشتم درد می کشیدم و خبری از باز شدن دهانه رحم نبود
تا دکترم اومد گفت ۳ سانت
دکتری که اپیدورال تزریق می کرد می خاست بره و با اسرار شدید خودم تو ۳ سانت بهم اپیدورال زدن
دستگاه درد و انقباض زیادی نشون می داد اما دهانه رحم باز نمی شد
بعد اپیدورال انگار راحت شدممممم تمام درد هام فروکش کرد می خواستم پا شم ورزش کنم که یهو ماما شروع کرد ب چک کردن نوار قلب تند تند چن تا چیز تزریق کردن ماسک اکسیژن گذاشتن و گفتن بیاین سوند وصل کنید و ....
منم با چشمای ترسیده نگاشون می کردم
گفتن ضربان قلب بچه داره افت می کنه فورا ببرین اتاق عمل سزارین همون موقع ماما همراهم رسید
گفتم بیهوش می کنین یا بی حس گفتن هیج کدوم همین اپیدورال که زدیم واسه سزارین هم کافیه

۲- بعد سحر به همسرم گفتم بریم بیمارستان ببینم این دردا واسه چیه
ساعت ۴.۲۰ دقیقه از خونه زدیم بیرون
رفتم بیمارستان بنت الهدی معاینه کرد گفت یه سانت اما دستگاه انقباض های خوبی رو نشون می داد
گفت دکترت گفته بستری شو
ولی گفتم با رضایت خودم می رم خونه بیشتر شد میام
گفت پس یه سونو بگیر بیا ببینم
ساعت های ۷ رفتم سونو بگیرم تا ۸ نیم بر گشتم گفت سونو خوبه مشکلی نیست
ولی معاینه کرد گفت ۲ سانت شدی بمون
منم بستری شدم تا ساعت های ۹ ۱۰ درد خاصی نداشتم خوبیش این بود که درد هر ۱۰ دقیقه ی بار می گریفت و ول می کرد
کم کم مامای بیمارستان گفت برات آمپول فشار می زنم بعد آمپول درد هام بیشتر شد وقتی می گریفت ب خودم می پیچیدم کم کم شد هر ۵ دقیقه ی بار اما هر بار معاینه می کرد می گفت ۲ سانت

۶- بعد رفتنشون تقریبا بی هوش شدم از درد و وقتی بیدار شدم دیگه درد خاصی نداشتمهمون درد طبیعی بود که اگه هر عمل دیگه ای انجام می شد بازم بود
راه رفتن برام خیلی آسون بود اما برای نشستن کمی اذیت بودم
تنهایی راه می رفتم دسشویی اینا همه خیلی راحت بودم

الان هم ۶ روز می گذره خیلی خوب و سرپام
قلب بچه هم بخاطر این بود که بند ناف پیچیده بود دور گردنش

تایپک بعد هم از خود بیمارستان بنت الهدی می خوام بگم که راضی بودم یا نه

۴- رفتیم اتاق عمل همش می گفتم من می ترسم بیهوشم کنین اما می گفتن نه چیزی حس نمی کنی
داشتم صحبت می کردم که کارشون رو شروع کردن
یه احساس بد داشتم متوجه می شدم به شکمم دست می زنن محکم اما درد حس نمی کردم
تا اینکه فک کردم دارن یه چیز سنگینی رو ازم می کشن بیرون خیلییییی حس بدی بود
یه آقایی بالا سرم بود که گفتم حداقل بهم خواب آور بزنین همون جوری داشتم حرف می زدم ک دیگه از اینجا ب بعدش رو یادم نمیاد نمی دونم چرا

اما نمی دونم چی شد که چن دقیقه بعد دخترم رو اوردن گذاشتن کنار صورتم و من یادم هستش
قشنگ ترین حس دنیا بود صورتش رو بوسیدم و همش قربون صدقش می رفتم
اما از اونجا ب بعدش رو هم دیگه یادم نمیاد تا اینکه بیدار شدم و تو ریکاوری بودم
فک کنم خواب آور بهم زدن یا ب خاطر خود اپیدورال تو خواب و بیداری بودم و فقط اون قسمت قشنگش ک دخترم بود تو ذهنم مونده

۵- اونجا هیچ دردی رو حس نمی کردم انگار ن انگار سزارین شدم فقط دو بار شکمم رو خیلی سریع فشار دادن که دردش بعد از بر داشتن دستشون آروم شد
ماما همراهم دخترم رو آورد و همونجا هم شیرش دادم بعدش اومدیم پایین تو بخش
بازم زیاد دردی نداشتم حتی خودم برای رفتن رو تخت و در اوردن لباسم کمک می کردم
اما یکی دو ساعت بعد گم کم کل شکمم درد گرفته بود و گریه می کردم احساس می کردم لخته لخته خون ازم خارج می شه
ی پرستار اومد تشک رو نگاه کرد مامانم و مادر شوهرم رو از اتاق فرستاد بیرون
یه نفر دست و پاهام رو نگه داشته بود و شروع کرد ب فشار دادن
نه مثل قبلی ها ی بار و سریع چن بار پشت هم و طولانی مدت
بد ترین چیزی بود که تجربه کردم 💔 کل بیمارستان صدای جیغ های من بود

عزیزم منو لایک کن برم بیام بخونم گمت نکنم 🌹

راستی چند هفته بودی دردات شرو شد؟

عزیزم مبارکه انشالله قدمش خیر باشه، میگم تو معاینه لگن شده بودی ببینن مناسب زایمان طبیعی هست لگنت یا ن؟؟

سلام
میگن اپیدورال عوارض داره؟!
کمردرد اینا آدم میگیره
درسته یانه ؟!

یعنی بیحس نشدی ؟هیچی متوجه نشدی ؟اونم مثل بیحسیه چجوریه اپیدورال کمربه پایین بیحس میشه؟

مبارکت باشه گلم
سوند زدن و اپیدورال داشتی بهت زدن دردی چیزی متوجه نشدی‌؟

سوال های مرتبط

مامان فندوق کوچولوم مامان فندوق کوچولوم ۱ ماهگی