به نظرم اشتباه کردی روغن و کپسول کرچک خوردی...
خداروشکر به خیر گذشت عزیزم مبارکت باشه
نینی با چه وزنی به دنیا اومد؟
عزیزم بنظرت منم روغن کرچک بخورم
کیسه آبم پاره میشع؟
واقعا با وجود امپول بی حسی درد حس میکردی
دردش زیاد بود؟
وقتی داشتن شکممو بازمیکردن حس میکردم ویهویی بچه رو حس کردم دارن ازشکمم میکشن بیرون درد حس کردم اونجا یه جیغ زدم بعدش گفتن الان بچتو میاریم ببینی اکسیژن گذاشتن رو صورتم دیگ چیزی نفهمیدم بیهوش شدم
سلام بالاخره زاییدی😂
گفتن چه حسی داری گفتم پاهم یهویی داغ شد بعد آمپول گفتن داری بی حس میشی بعد چشامو بستم
چقد سریع گفتن سز بشی😍
بردنم اتاق عمل اونجا داشتن آمادم میکردن یادم افتاد گوشواره تو گوشمه و گیره فلزی داشتم اونارو بهشون گفتم گفتن چرا نگفتی دیگ یکی از کادر هاکه اونجا بود گفت گوشوارشو من نگه میدارم بعد عمل میندازیم توگوشش الان وقت نداریم من اصلا نمترسیدم بهم توضیح دادن که چطوری رو تخت عمل بخوابم و گفتن بشین سرتو خم کن آمپول بزنیم کمرت من خم شدم و آمپول رو زدن تو کمرم سریع خوابوندنم تو خت دستامم صاف گذاشتم و پرده زدن رو به رو یادم نمیاد دستامو بستن یانه بعدازم میپرسیدن که داره چی میشه بتادین میزدن رو پام اینا حس میکردم بعد سوندم اونجا وصل کردن ولی دردی حس نکردم
دیگ ساعت ۸ شد دکتری که اونجا بود گفت یکمم صبرمیکنیم اگه پیشرفت نکنی میبرمت سز به کادر درمانی اونجاهم گفت دیگ منم هی نگاه میکردم ساعت و هیچ دردی نداشتم دیگ یه نیم ساعتم همینجوری سپری کردم بعد دیگ گفتم من میخوام برم دستشویی سرمو ازم جدا کنین تو همین حین گفتن دیگ چیزی نخور احتمال بری عمل گفتم باشه بعدش اومدن سرمو ازم جدا کردن گفتن بیا آمپول داری بزنیم آمادت کنیم سریع بریم اتاق عمل وقت نداریم گفتم برم سرویس بهداشتی میام گفتن زود برو بیا دیگ رفتم اومدم همین که اومدم گفتن رو برانکار دارز بکشم چندتا هم ازم سوال پرسیدن واینا بهم آمپول زدن و رضایت نامه رو اثر انگشت زدم
قدم نو رسیده مبارک میگم چه وسایلی به همراه میگن که باید بگیره
سلام اومدم از تجربه زایمانم بگم بهتون پارت ۱ از اونجایی که میخواستم ۲۸ زایمان کنم پس تصمیم گرفتم شیاف روغن کرچک خوردم دوتا بعد۳قاشق روغن کرچک خوردم یکم انقباض داشتم دیگ ساعت ۱ یه قاشق دیگم از روغنش خوردم بعد ساعت ۱بود کیسه آبم پاره شد من تا حاضرشم وسایلامو جمع کنم برم ساعت ۳شد دیگ رفتیم بیمارستان هدایت اونجا رسیدیم معاینه شدم گفتن نه کیسه آبم پاره نشده و دستگاه سونو اینام نداشتن انجام بدن تا از صحت کیسه آبم پاره شده اطمینان داشته باشن گفتن برو بیمارستان آرش اونجاسونو تست آمینیو شور بده برامون بیار ازاونجا اومدیم بیرون گفتم بریم خونه رفتیم خونه دیگ نزدیکای ساعت ۶بود گفتم برم همون بیمارستان آرش زایمان کنم رفتم و اونجا گفتم کیسه آبم پاره شده پذیرش شدم بعدش معاینه شدم ۱سانت بودم گفتن باید ان اس تی بدم رفتم و تا ساعت ۱۰ ان اس تی طول کشید بعدش صدام کردن گفتن این لباسارو زود بپوش واین وسایلم همراهت بگو برات تهیه کنه بستری میشه باید بری بالا خلاصه بدش با ویلچر بردنم اتاق زایمان که دوتا تخت بود یکی من بودم بعدمنم یه نفردیگ که قرار بود زایمان کنه بعدش بهم گفتن برو روتختت و صدای قلب جنین رو وصل کردن و همش درحال چک شدن بود یکی از کادر های درمانی اونجا گفت که ساعت ۷ دکترمیاد بالا سرتون ومنم باید همون جوری به یه طرف دراز کش میخوابیدم دیگ بعدش هی معاینه میشدم و آمپول فشار تو سرم بهم وصل بود هی درجشو بالا میبردن کع دردام شروع بشه رسید ۷شد دکتر اومد تخت بغلیمم برای زایمان اماده شده بود اون دیگ داشت زایمان میکرد بعدش یکی اومد معاینه کرد بهم گفت تو چرا پیشرفت نمیکنی همون ۱سانتی دهانه رحمت اصلا باز نشده بازم درجه آمپول فشاروچندبرابر کرد رفت و من همچنان منتظر درد بودم که دهانه رحمم بازتربشه
بگو گلم
سلام بلی بلی خوش آمدید بفرمایید
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.