۷ پاسخ

وای خیلی رو مخه
در مورد اینکه بغلش کنن و اینا ک تنها راهش رفت و آمد کمتره
ولی راجب نشوندنش باید بگم ک رک باش،بدون تعارف بهشون بگو ک اینجوری نکنید واسه بچه خوب نیست مهره های کمرش آسیب می‌بینه
چندبار ک جدی حرف بزنی و بفهمم حساسی مراعات میکنن

من خیلی کم میرم ولی همونم همش حرص میخورم انگار اصلا بچه داری نکردن بچه یکماه و نیمه رو میندازن هوا یا مینشوننش

رفت و آمدتو کم کن یا تایم خیلی کمی بمون

عزیزم باید بگی این چیزی نیست که بخوای نگی برا بچه نشستن هنو خیلی زود گناه داره بخاطر سلامتی بچت باید یکم رک باشی و بگی
خداروشکر من خانواده شوهرم نیستن فقط یه خواهر شوهر که اونم خیلی احتیاط میکنه تو رفت و امد زورم هم بهش میرسه شانس اوردم 😂

نگو ک من خیلی سر این موضوع حرص میخورم
من دیگ انقد بغلش کردم بچه رو بغل اونا میره گریه میکنه
و اینک گفتم بغلش نکنید بذارید زمین بازیش بدید اخه من تو خونه دست تنها نمیتونم کار کنم از اون موقع به بعد دیگ بغل نمیکنن

عزیزم اشتباه منو نکن هی گفتم گناه دارن بچه نداشتن بزار باشه باهاش بازی کنن تا ۸ ماهگی خیلی وابسته کردن بچه رو بخودشون بعدش خواهر شوهرم حامله شد بچم شکست بدی خورد الان عقده ای شده وابسته اونام هست یعنی اصلا خونه خودمون دوست نداره با گریه و کتک به زور میارمش بالا
بعدم هر وقت حالا دعوا میشه میگن بچتو ما بزرگ کردیم
منم هیچی ندارم بگم ولی پسرمو بهشون ندادم دیگه گفتم خودم تنها بزرگش میکنم الان بچم گریه میکنه حتی دستشویی هم نمیزاره برم انقدر صبر میکنم با باباش بیاد یا بخوابه بعد میرم
مراقب باش بگیر ازشون نگو زشته بعدا هی میکوبن تو سرت که ما بزرگش کردیم

خداروشکر من دورم
هفته ای یکبار میرم خونشون..پنجشنبه ها میرم شب میمونم.الان به شوهرم گفتم من دیگه شبا نمیخوابم با بچه وقتی جا خوابش عوض بشه نمیخوابه اذیت میکنه.اونم گوش کرده خداروشکر

سوال های مرتبط