پارت چهارم
یه ماما اونجا بود هی ازم سوال میپرسید از وقتی وارد اتاق عمل شدم تا وقتی داشتن عملم میکردن که حواسم پرت بشه تشنم شده بود بهش گفتم آب میخوام بهم یکم اب داد و گفت دیگه بیشتر نمیتونم بهت بدم بعد دیدم ده دقیقه شد بهش گفتم چرا صدا گریه بچم نمیاد گریه میکردم میگفتم بچمو میخوام بخدا بچمو بیارین نکنه مشکلی داره اونام میگفتن الان به دنیا میاد صبر کن همون موقع صدای گریشو شنیدم ساعت ۸بود که به دنیا اومد واای داشتم میمردم هی میگفنم بچمو بیارین بخدا بچمو میخوام گفتن صبر کن تمیزش کنیم میاریمش بعد اوردنش کنارم خدااا چه حس خوبی بود گربه میکرد و دست و پا میزد لای پارچه سبز رنگ صورتمو گذاشتم کنار صورتش اونم گریه میکرد و با دهنش میخواست منو بخوره خیلیی حس خوبی بود خیلیییی
منم کمتر از یماهه دیگ قراره تجربش کنم
لحظه شماری میکنم🥲
بهترین حس دنیاس واقعان 🥰🥰🥰🥰
انشاالله که همیشه سالم وتندرست باشید
عزیزدلمممم
پارت ۴ کو
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.