۱۷ پاسخ

من همین الانم یکی میخوام اینجوری به هر سختی هست دوتشون تو دوره بزرگ میشن و تموم ولی اونجوری پنج سال بشینی این بزرگ شه دوباره پنج سال همون سختیو از اول بکشی

الان چرا ازشون میپرسی بزار چندسال بگذره هیچی یادشون نمیاد فقط به تنهایی بچشون فکر میکنن اونوقت که یکی دیگه میارن 😊😊

منم دوتادارم اختلاف اولی ودومی ۱۳ساله ولی ازبس الان دوباره برام تازگی داره ودوسدارم به شوهرم گفتم سریکسال یکی دیگه بیاریم ...

من بچه ام یک سالش بشه یکی دیگه میارم

من خودم جزو اون دسته بودم که میگفتم بچه یه دونه دومی هم بخاطر شوهر یک ماه گفتم اقدام کنیم شانس خودت باردار شدم که هیچی نشدمم بیخیال از خوش شانسی خودم همون ماه اول جواب گرفتیم 🤪ولی الان ذوق پسرمو میبینم میگم خدایا شکرت بچم خیلی تنها بود تو شهر غریب امیدوارم هرچی خیره برای همتون اتفاق بیفته

هیچوقتم به سختیاش فکرنمیکنم چون تودوران بارداری خیلی سختی کشیدم ودست تناولی فکراینکه خیلی هاتوحسرت این چیزاهستندآرومم میکنه

همین یدونه رو درست حسابی ب جایی برسونیم بزرگ بشه کافیه بچه دوم عمرا دیگ 😕

من که عاشق بچه‌ام. ولی سر زایمان اولم دو هفته بعد از سزارین به خاطر عفونت دوباره شکمم باز شد. فکر کن هفت لایه دو بار باز شده و دوخته شده. خیلی سختی و درد کشیدم. روحی هم حالم بد بود چون نمیتونستم به بچه‌ام برسم. و از همه بدتر شوهری که حمایتت نکنه. فعلا تو فکرش نیستم ولی خیلییییی دوست داشتم پشت سر هم بیارم.

باید با شوهری مشورت بگیریم باهم ولی تا ۴ سالگیش احتمالا صبر کنیم بعد باردار بشم و بیاد دیگه ۵ سالش پسرم...

نه هرگز

من از سختیاش و شوهر بد اخلاق خسته شدم .عکرا دیگه نمیخام

من انقد اذیت شدم چه بارداری چه زایمان چه شیردهی که فعلا اصلا به دومی فکر نمیکنم

نه
همین یدونه کافیه 😍

از زایمانش میترسم نمیخوام 😭چون کم خونی میارم و ووو

نهههههههه🥴😱
البته من قبلا یچه دوست نداشتم الان عاشق یچه شدم
چون شوهرم درکم نمیکنه و ااذیت میکنه دیگه توبه کردم
وگرنه میذاشتم دو سال دیگه دوباره حامله بشم

من‌ بچه اولم تا یکسالگی اصلا به بچه دوم فکر‌نمیکردم
کم کم سختیا یادت میره فکر دومی‌میاد به سرت

من دیگه نمیخوام 🥴

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۴ ماهگی