۷ پاسخ

خداروشکر ک ترسشم ریخت ،ان شاءالله حموم دامادیش😍😍😍

عزیزم معراج جون قد و وزن ۱۵ ماهگیش چند بود ؟

عافیت باشه عزیزم

این همون معراج تپل قبل نیس؟؟؟؟

برعکسه دختره من تا ی ماه پیش عاشقه آب بازی و حموم بود نمیدونم چرا چن باره میبرمش می‌ترسه از آب خیلی گریه میکنه

وای پسرمن خیلی میترسه خیلییییی

عافیت باشه گل پسری😘

سوال های مرتبط

مامان مسیحا🐻 مامان مسیحا🐻 ۱ سالگی
سلام سلام🙋🏻‍♀️
تجربه از پوشک گرفتن مسیحام
مسیحا از یکشنبه هفته قبل ابله گرفت که خداروشکر خیلی اذیت نشد چند روز اول تب داشت که با شربت استامینوفن و شیافت میشد کنترل کرد
بیشترین نقطه ایم که ابله هاش ریخته بود بیرون بین پاش بود که مای بیبی میبستم خیلی اذیت بود و گریه میکرد منم چند روز اول پوشک نمیکردم و ادرارم میکرد هرجا ک میریخت سریع با شوینده ها تمیز میکردم و میسابیدم ک دیدم فایده نداره برای اولین بار بردم توی حموم گفتم اگه جیش کنی همه برات دست میزنن نشست یکم زور زد و ادرار کرد از حموم بیرون اومد به کل خانواده گفتم مسیحا جیش کرد تو حموم همه دست زدن واسش و ذوق کردن😂😍🤦🏻‍♀️
دیگه مراقب بودم تا اب زیاد و شیر میخورد پنج دقیقه بعد میبردم بخاطر اینکه بیان بیرون تشویق شه ادرار میکرد
الان سه روزی میشه که کامل دیگه هم ادرار و هم پی پیشو توی حموم میکنه از سنگ توالت میترسه😂ولی ما راضیم چون مصرف بی بیش خیلی بالا بود و یسر میسوخت پوستش حساس بود
مامان قند و نبات مامان قند و نبات ۱ سالگی
این یک تجربه شخصی بوده و ممکنه برای بچه شما متفاوت باشه.
امروز روز سوم و ۴۸ ساعت از واکسن میگذره .
روز اول خوب بود اما بعد خواب بعدازظهرش داستان شروع شد درد ،گریه ،تب ... در حدی بود که فقط باید بغل میکردم راه می‌بردم
درد پاش خیلی اذیت میکرد بعد راضی شد بشینه بازی کنه اما تکون نمی‌خورد جای واکسن هم یکم ورم کرد که نمیذاشت کمپرس سرد بزارم
دیگه شب عمه اش اومد پاشد راه رفت بازی کرد درد داشت اما خب حواسش پرت ک میشد ترسش از درد یادش میرفت. شب خوابید و من تا حدود ۵ صبح بیدار بود و دائم تب چک میکردم . تبش هی بالا و پایین میشد من با یه رکابی و پوشک خوابوندمش و سعی می‌کردم جابجا کنم که زیربغل و زیر گردنش خنک بشه داغ که میشد رکابی رو میدادم بالا شکمش خنک بشه اصلا کار دیگه نکردم فقط زمان میدادم دوباره خنک بشه حتی دمای گردنش تا ۳۸.۹ هم رفت ولی چون ناله نداشت و خواب بود منم کاری نداشتم فقط هر ۴ ساعت قطره استامینوفن دادم.

روز دوم هم هر ۶ ساعت قطره دادم و صبح ک بیدار شد باز هم از درد پا نمیخاست راه بره اما گذاشتیم زمین و هرچی اصرار ک بغل کن بغل نکردیم خودش راه افتاد حالا آروم تر ... بعد خواب عصر هم مثل روز اول درد داشت و یکم تب کرد اما خب زود اوکی شد بشدت روز اول نبود .
من فکر میکنم بدلیل اینکه تو خواب تکون نمی‌خورد پاش و خشک میشد دردش بیشتر میشد هرچی راه می‌رفت اوکی میشد .
امروزم ۶ صبح یکم داغ بود اما حقیقتش دما نگرفتم خودم گیج خواب بودم فقط کولر روشن کردم و آب دادم خورد خنک بشه ک با دست دماشو گرفتم بعد خودش آروم شد خوابید ...
هنوزم یکم درد داره نمیزاره ب پاش دست بزنم .

درکل این واکسن شب اول و روز دوم یکم سخته اما انقدررر که ترسیدم نبود.
و حتما کمکی داشته باشید سرگرم بشن 😊