۵ پاسخ

ببین من قبل ماه رمضون خیلی همه چیمون خوب بود.کلا یه ماهه همه چیش به هم ریخته هم خوابش هم اینکه اصلاااا غذا نمیخوره شاید یه وعده به زوووور.یه چیز افتضاااحی شده شرایط.هم به خاطر مهمونی و مسافرت هم دندون دراوردن.
اما قبل اون اینجوری بودیم.
۱۱بیدار میشدیم تا ۱۲غلت میزدیم بعد ۱۲صبحونشو میذاشتم و بعدشم نیم ساعت کارتون...بعد باهاش بازی های مختلف مبکردم حدود ۱ساعت و نیم اینطورا بعد ناهارشو میدادم مبخوابیدیم از ۴تا۶.منم معمولا مبخوابیدم باهاش بعد بیدار میشد خودش بازی میکرد یا یکسره تو دست و پای من بود تو آشپزخونه.من از ۶تا۹اصلااااا سمتش نمبرفتم یا میذاشتم تنهایی بازی کنه یا خودش میومد پیش من.منم مشغول آشپزی و کار خونه میشدم.بعد ۹تا۱۲هم دیگه شام میخوردیم و با باباش میشستیم و بازی میکردیم باهاش و اینا.۱۲هم مبخوابوندمش.بعد میرفتم تا۲سراغ کارای خونه...۲به بعدم اگه شوهرم بیدار بود باهم فیلم می دیدیم یا خودم از تنهاییم استفاده میکردم تا۵اینطورا دیگه میخوابیدم....
اینم بگم دختر من از اول غذا خوردنشو طول میداد من واسه هر وعده قشنگ نیم ساعت نشستم پیشش چهار وعده یعنی دو ساعت😑
بعد اخر هفته ها کلا بیرونیم دیگه این روتین تغییر میکنه یه کم😁در هفته دو روزم خونه مامانمم که اونجام باشم همینه روالمون فقط شیطونی و بازیاش با مامانم اینا بیشتره و بیشتر بهش خوش میکذره

١١ بيدار ميشه تا ١٢ تو جا داريم غلط ميزنيم و ميچرخيم بعد ميگه بريم خونه ماماني كه ولحد رو به روم مادر شوهرمه ميريم اونجا تا ٢ اينا ميريزه ميچرخه خرابكاري ميكنه ميايم ميريم بيرون يه دوري ميزنيم خريد ميكنيم بر ميگرديم ميخوابه يه ١ ساعتي حالا دوباره تو كابينتا همه كشوها حالا نق حالا من بزنم تو سر خودم كه غذا بخوره همينجوري تو كابينتا هست تا ١١ كه بياد تو اتاقش حالا كشوهاي اتاقش بريزه بازي كنه بعد با بدبختي بخوابه ساعت ١ بازم بگم شبا غلط ميزنه كليييييي همش من بايد هشيار بخوابم

پویا یا دخترم میاد تو اشپزخونه کابینتارو بازرسی میکنه ببینه چی ب چیه گاهی خابه یا میبرمش حیاط یا بیرون یه چرخی میزیم تاشب میشه افطاری و شام از این کارا

از صبح ک بیدار میشه اول منو میزنه تا بیدار شم بعد کل وز رو تو کابینته با هم با کفگیر ملاقه است یاهم میچرخه و میگه نانا

از صب همش برنامه کودک میبینه تی وی نبینه همش نق میزنه

سوال های مرتبط