۹ پاسخ

اقتضای سنیه یا خودتم تا سرکوچه باهاش برو برگردین یا لینکه باید ببری اتاق سرشو گرم کنی مهمون دربره عین مادرشوهره من😂

پسر منم همینه
ولی بهش میگم مامان هرکس بیاد باید برگرده خونش،گریه میکنه ها ولی انقدر میگم تا کم‌کم یاد بگیره گریه نکنه
بالاخره واقعیت زندگیشه باید کنار بیاد باهاش

مدارا

همینن پسر منم همین ..سرگرمش کن اون چیزی که دوس داره بده بهش

وای بخدا خواهر دختر منم همینه منم موندم چیکار کنم قشنگ یه دور غش می‌کنه بخدا غروب خونه عموم بودم نوه اش همسن دخترمه هم اون گریه میکرد هم دخترم. اسیر شدم بخذا

دختر منم همینه داستان داریم. باهاش صحبت میکنم خوراکی که دوست داره براش میارم یا اگر وقت مناسبی باشه میبرمش پارک بیرون

همه بچههاهمینطورین ماهم اینجوری بودیم یادم می‌خواستیم ازخونه خواهرم بریم چادرومون وقایع میکردیم ویوی یکی فرارمیکردیم

دختر منم پشت همه گریه میکنه حالا من برم عین خیالشم نیست‌‌..مامانم اینا دیگه جرات نمیکنن بیان خونم..میگن السا گریه میکنه دلمون نمیاد🤦

یاد یه خاطره افتادم دوستم همسایه روبروییم بود یادمه ۶سالمون بود هرکی میومد خونشون یا کفشاش قائم می‌کرد نره یا گریه میکرد بخدا یه روز مامانش گرفت آنقدر زدش آخر انداختم تو دستشویی تو حیاط 😁 الانم باهم دوستیم خر وقت تعریف میکنه روده بر میشیم دست خودش نیس عزیز حالش خوب میشه با اومدن مهمون دوست نداره بره

سوال های مرتبط