۸ پاسخ

همون۲ماه اول

نوزادیش وحشتناک بود هنوزم فکر میکنم تن و بدنم میلرزه.تا الانم هنوز خواب راحت نداشتیم و کم غذاست اما از اون گریه های وحشتناک نوزادی بهتره

4 ماه اول خیلی سخت بود ماه اول که درگیر زایمان علائم اون حس افسردگی نذاشت لذت ببرم شبا نمی‌خوابید داشتم از بی خوابی میمردم دیگه بعدش بد نبود ولی هر بار مریض شد مردم زنده شدم تا الان که پوست گلفت شدم دیگه هیچیش اذیتم نمیکنه کلا...

سه ماه اول افتضاح ، تا ۶ ماه معمولی ، تا یک سالگی خوب بود ، از وقتی راه افتاده کابوسه🤣😅

از ثانیه اول تولدش همش گریه ۵ماه کولیک و رفلاکس تا بوق شب گریه میکرد همش میبایس بالا پایینش میکردم تا اروم میشد بس که گریه میکرد من روز دوم سزارینم با کلی بخیه و درد بلند شدم از جام و کمک مادرم آرومش میکردم و گردن درد و کمر درد زانو درد.....رو به همراه داشت یکمی بزرگ ترشد اضطراب جدایی گرفت تا الان که یکسالشه هنوز یکبار وقتی ک تنهاییم،تنهایی دسشویی نرفتم و با خودم میبرمش توالت فرنگی اگر نبرم خیلیییی گریه میکنه در حد این که نفسش میره کلا خیلی بهم وابستس و یک دقبقه ازم جدا نمیشه.
فقط خدارو شکر میکنم پسرم سالمه همین‌.
توام استغفار کن خداتو شکر کن ک لااقل تا ۶ ماهگی راحت بودی😃

برای من کلا سخت بود از روز تولدش تا الان شبا همش بیدار میشه خواب ندارم پیش باباش نمی مونه اصلا همش اویزونه منه ولی تا دو سه ماهگی سخت تر بود که کولیک داشت فجیع گریه میکرد همش باید راه می بردم تاصبح

عزیزم دختر منم اینجوری بود باهاش بازی قایم موشک بازی کن خیلی تاثیر داره دیگه حداقل دستشویی میذاره بری

من باز تاقبله ۷ماهگی سخت ترم بودشب بیداری هاش مخصوصا

سوال های مرتبط