من اگه بودم با یه داد بلند مادرش پیدا میکردم و تذکر به مادرش میدادم: چند شب پیش بچم بیمارستان بردم بخاطر غدد در اوردن پرستاره : بیمارستان رو سرش خراب کردم که زنگ زدن ۱۱۰ آمد : گفتم بخاطر بچم هر کاری میکنم هزارتا فحشش دادم : اخرم خودش رضایت داد پرستاره چون حق با من بود. پس طور خدا خودتو اینجور جاها زبون دار بگیرید اجازه ندید هرکارکنه چندبار زبان خوش تذکر بده تشد جور دیگه رفتار کن والا
من بودم دعواش میکردم که مامانش ازخودش بفهمه
من اصلااا از تنهایی بمیرم تو همچین جمع و مهمونیایی نمیزم یکیار برم اذیت بشم دیگه توبه کنم ک برم
بی تعارف ب مادرش تذکر میدادی بچتو جمع کن
یه داد سرش میزدی یادستش محکم میگرفتی میفرستادی اونور
نوه خاله شوهرم چندبار بچه م اذیت کرد دسش گرفتم فرستادم عقب دیگه الان جرات نداره😐درست بازی میکنه 😁
من اینجور وقتا اصلا رو نمیدم به این بجه ها مثلا بچه دوست شوهرم خیلی بچه بدیه همون اول اصلا خشک خشک بودم یه اخم شدید ام کردم دیگ کلا طرفم نیومد
سلام
خودت ب مامانش میگفتی عزیزم
چقدددر بدم میاد از همچین مادرایی.. واقعا شعور ندارن اینا
من بودم دیگه صبرم تموم میشد به مامانش میگفتم
بزرگ بود؟
چندسالش بود ؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.