نیاز داشتم یکم قهوه بخورم،عود روشن کنم،شمع روشن کنم
تا انرژی های منفی ازم دور بشه و بلکه یکم ریکاوری شم…
الان چند وقته که حداقل روزی یکبار قهوه رو میخورم چون واقعا نمیکشه بدنم
یه وقتا جوری خسته میشم که با خوابیدن هم خستگیم در نمیاد🫠
البته شاید اگه یه شب تا صبح بخوابم بهتر شم،نمیدونم والا
شیر دادن هم سختی های‌خودشو‌داره🥺
نوش جونش بشه پسرم❤️ولی واقعا اگر دوستانی که باردار هستن فکر میکنن از پسش برنمیان
از پسِ بیخوابی ها
از پسِ اینکه نتونن دور بشن از بچه حتی برای چند ساعت
واقعا شیرخشک کمکی بدن از روزای اول تا بچه عادت کنه
من برمیگشتم به عقب
حتما بیشتر اصرار میکردم که آریا شیرخشک بخوزه
شاید حتی شیرخشکیش میکردم
چون واقعا مادری که شیر میده اصلا برای خودش وقتی نداره
تنهایی و خلوت و تفریح نداره
استراحت و خواب نداره
و بنظرم یه مادر برای اینکه صدِ خودشو بذاره برای بچش باید انرژی داشته باشه👌🏻
پس حتما به این موضوع دقت کنین دوستای خوبم🫶🏻😘

تصویر
۲۳ پاسخ

فکر میکنی خوابالو پاشی شیشه درس کنی بعد اون مدام گریه میکنه تو شیشع هم میزنی باید بخوابونیش پاشی شیشع بشوری بعد تازه میتونی بری بخوابی

این تصور درستی نیست عزیزم ب بچه خودش بستگی داره الان بچه من شیر خشکیه و خیلی از بچه های شیر خشکی رو دیدم ک اصلا یک دقیقه هم پیش کسی نمیمونن ک مادر برا خودش وقت بزاره یا استراحت کنه من تا الان ک بچم داره میشه یک سال وقتی ک خاب بوده نیم ساعت پیش مادرم جاش گذاشتم وگرنه کلا پیش خودم بوده

با احترام به نظر بقیه ولی کسایی رو که شیر دارن و شیر خوبی هم دارن و از بچه شون دریغ میکنن و شیر خشکی میکنن نمی فهمم من هم شیر دادن از سینه رو تجربه کردم یه سال و نیم برای دختر اولم و سه ماه برای دختر دومم هم شیر خشک دادن و ... جفتش یه سختی هایی داره و یه مزیت هایی ... ولی الان اگه به تصمیم خودم باشه میگم کاش پافشاری میکردم که شیر مادر بیشتری بخوره ... اینا یه قسمت از بچه داریه من الانم که بچه ام شیر خشک میخوره یه ساعت ازش دور نمی‌مونم بچه زیر دو سال تموم وقت به مادرش احتیاج داره نه فقط برای رفع گرسنگی ... حضورشو میخواد . خستگی تو خیلی می فهمم اما نمیشه یه بچه ای رو که اضطراب جدایی داره حتی شیر خشکی بذاری بری تنهایی بیرون و بعد پرانرژی برگردی بیای بگی براش جبران میکنم ... اون اون لحظه می‌خواسته تو رو ... حالا البته دقیقا منظور شما نیستیا کلی گفتم .

اره ارزو جون شیر مادر دادن سخت ترینه، من قبل اینکه بچم دنیا بیاد تصمیم داشتم ۶ ماه شیر خودمو بدم، و اینکه بگم دختر منم از یه سینه فقط شیر می خورد، اوایل خوب شیر کمه ، دو تا مادربزرگا اصرار که بچه سیر نمیشه شیر خشک بدیم، انقدر فشار آوردن که شیر خشک هم دادم، ولی جالب اینکه دخترم دقیقا توی ۵ ماهگی دیگه شیر مادر و نخورد، مادری که شیر خودشو میده دایم باید حواسش به تغذیش باشه و غذاهای مقوی بخوره، من حتی وقت نمی کردم غذای درست حسابی بپزم، با یه تغذیه افتضاح چه شیری می خواستم به بچه بدم، خودشم از ۶ ماهگی شیر شبشو قطع کرد و دیگه نخورد، ولی می بینم بچه های شیرمادری وابستگی شدید به سینه مادر دارن و مادر طفلک حتی شب ها نمی خوابه، هرچند منم یکسال نخوابیدم، چون دخترم خواب عمیق نداره خیلی، دایم انقدر عمودی و افقی میشه که روانداز نداره و دایم مجبورم بیدار شم چکش کنم ولییی بازم شیر دادن سخت تره... خلاصه که یکسال با تمام عشق بی حد مرزم به دخترم زندگی نکردم ولی همش میگم خدایا شکرت که من صفحه جدیدی تو زندگیم باز شد و مادر شدم❤

تا ابد حق😁

سلام عزیزم قدیمی های ما میگن شیر دادن شیره جون آدمو‌میکشه حتی مادربزرگم میگه پسر انقدر سخت تره شیرخوردنش نسبت به دختر که میگن از مغز سرت میکشه جونتو .و واقعا سخته من تازه شیر به شیر باردارم نمیتونم از شیر بگیرم یکی هم توی شکممه انقدر ضعیف شدم کارای خونه هم هست .خیلی سخته شیردادن من پسرم هنوژم شیر شب میخوره و نمیتونم از شیر شب بگیرمش فقط شوهرم عصرا میاد بچه رو میکیره یا توی تابش میخوابونه که من بتونم فقط ی ساعت بخوابم خستگی شبو روزم در بیاد .شیر خشک دادن سخته اما شیر مادر میتونم بگم خیلی سخت تره حرف مادربزرگم ‌یادمه که میگه بچه پسر انبدر شیرخوردنش بوی هست که شیره جون ماد و مغز سرش رو میکشه من مدام توی شیردهی سردرد و پا درد داشتم از بس که بی جون میشدم مدام باید به تغذیه برسیم توی این گرونی خیلی سخته الانم که باردارم و‌باید خودمو قوی و سرحال نشون بدمتمام تلاشمم میکنم که خونه تمیز باشه غذای خوبی بذای پسرم درست کنم که انرژی مثبت بگیریم هرشب هم یه ساعت همسرم مارو میبره بیرون که روحیمون عوض شه .خیلی خوشحالم داریم چهارنفر میشیم ولی باید خیلی قوی باشم حتی تا لعد بارداری مرتب قرصای ویتامین بخورم که سرحال باشم .خدا قوت به شما و همه مادرای شیرده و‌ اونایی که شیر به شبر بچه دارن .

وای ارزو جونم چقدر خوب گفتیی
حالم بدههه دلم میخواد زودتر از شیر بگیرم پناه رو چون خیلی اذیتم

منم ازدوماهگی دخترم بخاطررفلاکس کامل شیرخشکی شدتاقبلش کمکی میدادم بهش اوایل ناراحت شدم ولی کمی که گذشت فهمیدم واقعاچقدروحیه وحالم اززمانی که شیرخودمومیدادم چقدربهترشده چون قبلش جایی نمیتونستم برم باید زودمیومدم ولی الان میتونم بزارمش پیش باباش یا مامانم میرم باشگاه یا خرید لااقل اون عجله ی روزای اولو ندارم.وفهمیدم چقد روحیه من مهمتره برابچه م تاشیرخودم به یه بدن کم ویتامین وکم خون بخاطر زایمان.

چقدر حرفات حرف دلمه

جالبه ماهایی ک شیرخشک میدیم، حسرت مامانایی رو میخوریم ک شیرخودشون رو میدن...
آخه من رفلاکس و زود مریض شدنش و... (کلن یکم ک مشکلی براش پیش بیاد) رو ب شیرخشکی بودنش ربط میدم و عذاب وجدان نابودم میکنه

دقیقا نظرمنم همینه من حتی وقتی ۴ماه پیش پدرم فوت کرد توبدترین شرایط زندگیم استرس گرسنگی وشیردخترمم داشتم و واقعا شیرخشک خیلی خوبه

جانا من هم شیر خشک میخوره تقریبا چند ماهه که دیگه شیر منو نمیخوره
و من به شدت برای این موضوع ناراحتم 😔

دقیقا حالتو درک میکنم
البته من از اول به رادان شیرخشک کمکی میدادم و الانم دوگانه اس
اما هروقت شیر خشک میدم اخر شبا ک بخوابه تا خوابش میبره باز باید شیرخودم و بخوره حتی نصف شبا هم دنبالم میگرده ک بهش شیر بدم
خیلی خستم🥺

شیرخشک هم سختی خودشو داره و من شیر دادن برام راحت تر بود و فقط چهار پنج ماهی بهش کمکی دادم ...
شیر خودم شاید سختی داشته باشه اما هم راحتی داره هم خیالم از طبیعی و مقوی بودنش راحته

درخواست دادم قبول کن

سلام عزیزم
منم مثل شمام
ماهان به شدت وابسته شیر مادر حتی مواقعی که سیر سیر باشه
شبا هم که داغونم
ماهان تا ماهگی هم شیر کمکی خورد ولی یهو ول کرد ،نگرفت که نگرفت
منم الان به عنوان یکی از تجربه های مادرانگیم میگم که شیر خشک بهتره، مادر آزاد تره ،استراحتش بیشتره، بچه خواب بهتری داره و همچنین مادر

یه کار دیگه که میکردم حتما به پستونک عادتش میدادم (هر چند به بچه بستگی داره و نخواد نمیگیره)

باهات کاملا موافقم ، منم اگر به عقب برگردم بچم رو شیر خشکی میکنم ، چون واقعا خیلی عذاب کشیدم و اذیت شدم سر شیر دادن و الان هم از بس شب ها جابجا میشم برای اینکه شیر بخوره از سینه همش کل بدنم گرفته و خواب و هیچیم معلوم نیست ، همش باید بهم وصل باشه ، حتی یه حموم نمیتونم درست حسابی برم چون میزنه زیر گریه که من شیر میخام، اگر شیر خشکی بود حداقل یه حموم رو میتونستم راحت برم ، واقعا خسته ام هم روحی هم جسمی ، من چون خودم تک فرزندم دوست داشتم چند تا بچه داشته باشم ولی الان با این اذیت هایی که شدم میگم دور از جونتون من غلط بکنم دیگه بچه بیارم، واقعا پشیمونم شیر خشکی نکردم بچم رو
تازه کل این یک سال هم همش حرص وزنش و غذا خوردنش و اینارو خوردم چون همش وزن کم داشته

عزیزم درخواستم قبول کن

واقعا باهات موافقم
دخترمن از ماه اول شیرخشک کمکی میخوره
چون شیرخودم کفاف نمیده
و تصمیم دارم بعد واکسن 18 ماهگی تقریبا اوایل مهرماه از شیرخودم بگیرمش

من از اول به دخترم شیر خودمو دادم هم شیرخشک دختدم ۴ ماهش بود دیدم با شیردهی اوکی نیستم دارم شیرش میدم ولی روانی بهم ریختم روحی حالم خوب نیست از خودم راضی نیستم از زندگب راصی نیستم کیفیت رابطمون کم شده کلن دخترمو شیرخشکیش کردم اوایل حالم بد میشد همش میگفتم من چه مادر بدیم که به خاطر خودم دخترمو شیرخشکی کردم بعد با تراپی فهمیدم دخترم مادر شاد داشته باشه خیلی حالش بهتره تا یه مادری که شیرش میده ولی افسرده است

دقیقا همین نظرو دارم ولی خوب یه حس قشنگیه شیر دادن من به دوتا دخترام تا یه سالگی شیر دادم راضی هم هستم به تخمم نیس هی میگن باید تا دوسالگی می‌دادی گناه کردی فلان

ارزو جان من درکت میکنم من دوهفته ک اس ک ب اَوستا شیر خشک میدم دگ فقط واقعا دگ برام سخت بود
همسرم هنوز میگه زود گرفتی حداقل تا ۱۸ماهگی میدادی
ولی دگ نمیتونسنم
الانم هنوز عذاب وجدان دارم بچم ویروس گرفته اسهال استفراغ همش خودمو اذیت میکنم میگم از شیر گرفتنش این شد

خوشبحالت ک میدونی چی حالتو خوب میکنه
وخوشبحالت ک میتونی کاری ک خوشحالت میکنه رو انجام بدی

سوال های مرتبط

مامان دلسا مامان دلسا ۱۶ ماهگی
🛑🛑🛑قطع شیر شبانه🛑🛑🛑
من تا حالا فکر میکردم اینکه میگند شیر شب قطع بشه یعنی اینکه فقط تو طول شب شیر نخوره بچه
تا الانم تو ژول شب دلسا زیاد بیدار نمیشد مثلا اگه ساعت ۱۲ بیدار میشد دیگه تا ۵ و ۶ صبح یه سره میخوابید بعد پامیشد شیر میدادم باز میخوابید
ولی الان فهمیدم قطع شیر یعنی اینکه بچه حتی نباید با شیرم بخوابه حالا شیر مادر یا شیر خشک فرقی نداره
دلیلشم اینه که وقتی بچه با شیر میخوابه سینه مادر یا اون شیشه شیر میشه یه نقطه ی امن واسش و وقتی میخوایم شیر بچه را قطع کنیم هم برای شیر نخوردن اذیت میشه و هم اون نقطه ی امن ازش گرفته میشه و خوابش بی کیفیت میشه و هم اینکه ضربه ی روحی میخوره
بچه باید ۸ تا ۱۰ ساعت بدون شیر خوردن بخوابه
حالا این چند وقته که این موضوع و فهمیدم با شیر میخوابوندمش ولی تو طول شب اگه بیدار بشه بغلش میکنم تا مجدد بخوابه و شیرش نمیدم دیگه
این مدت که با شیر میخوابوندمش همینجوری در حسن شیر خوردن براش لالایی میخوندم تا عادت کنه
الان دو شبه بدون اینکه بهش شیر بدم براش لالایی میخونم و میخوابه البته رو دلم میخوابونمش که تماس بدنی را داشته باشه تا یه مدت دیگه بزارمش تو تخت خودش و براش لالایی بخونم چون نمیشه به دفعه همه چیزو ازش گرفت گفتم تجربمو بنویسم شاید به درد کسی بخوره❤️
ایشالا این شیر شبشم کلا قطع بشه مرحله ی بعدی جدا کردن جای خوابشه که به نظرم مرحله ی سختیه بیشتر برای خودم