۹ پاسخ

نه بابا خیالش راحت شده ک‌توم نمی‌خوری😁😂

بنظرم بهترین کارو کردی چون اون نمیدونه ک براش ضرر داره انداختی بیرون اونم فک کرد آشغال خوب نیس خودتم نخوردی خیالش راحت شد دیگ😀

خب تو اون شرایط میدادی میخورد که یخ میکرد و سرما میخورد

به زیادم طالب نبوده که اونم داشته باشه بیخیال شده

نه بابا حساس نباش
دیده خبری از الاسکا نیست اروم شده

منم دیشب از بیرون اومدم خونه دیدم خونه به لطف پدر وپسر داغوووون
تا همه رو جمع اوری میکردم کلی جیغ جیغ کردم
نه پدر ونه پسر هیچ کدوم از رو نرفتن😂😂😂

نه بابا بچه این سنی زود مساعل رو فراموش میکنه بشتنی رو ندیده یادش رفته

منم دقیقا همین کارو پریروز انجام دادم پسرم موقع غذا خوردن اصلا بند نمیشه یجا از صبح تا شب یادش نیس اسباب بازی داره همینکه من غذاشو میارم یادش میفته چن تا قاشق بهش دادم گیر داده بود به اون اسباب بازی هی میخاست پاشه باهاش بازی کنه منم با عصبانیت پرتش کردم چن میتر اونطرف تر حقیقتا از کارم ناراحت شدم بچه ها تو این سن کاملا همه چی رو حس میکنن و متوجه میشن خودمون رو گول نزنیم که نمیفهمن کار من که بد بوده ولی کار شما درست بوده چون بیرون بودی و راه دیگه ای هم نداشتی

اوه من گفتم ایا چی شده
نشستم متن به این طولانی را خوندم😯😯😯😯😯😯😯

پسر من عاشق بستنی ببینه تا نخوره از رو نمیره

سوال های مرتبط

مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۱ سالگی
سلام دوستان
ساعت ۵ صبح بود که پسرم بیدار شد. هوا هنوز کامل روشن نشده بود.
چون در طول شب بهش آب نداده بودم حدس زدم که آب میخواد.
لیوان آب رو از روی میز برداشم و نزدیک دهان مبارک نازنازک بردم.
خواب‌آلود بود و نق میزد و گردنش میفتاد.
یهو یه تکون خورد آب ریخت رو صورتش😬
وای نمیدونید چه حالی شدم.😱
بچم شروع کرد به جیغ و گریه😭
گریه اینجور😵‍💫
حق داشت طفلک
خواب‌آلود باشی یهو آب بریزن رو صورتت😢
انگار خنجری به قلبم فرو کردن. اشکم درآمد واسه پسرم😢
پاشدم چرخوندم و کمی بعد شیر دادم بهش آروم شد.🤧
لباسش حالا خیس شده بود. جرات نکردم لباسش رو عوض کنم.
دکه لباسش رو باز کردم و همونطور نشسته نشسته از تو کشوی لباساش یدونه شلوار تا کردم گذاشتم رو سینه اش و دکمه ها رو بستم.
پسرم خوابید اما خودم خوابم پرید و ترس از اینکه سرما نخوره و فکر اینکه با دست خودم چه بلایی سر بچم آورد ولم نمیکرد🥴
صبح که پاشد و لبخندش رو دیدم گل از گلم شکفت و قند تودلم آب شد🥰