من حالم خیلی بده بچم مدام درحال غرزدن و جیغ زدنه منم میزنمش ایکاش زندگیم تموم میشد همش حسرت روزایی رو میخورم که بچه نداشتم شوهرمم کلافه شده ازدستش دوتاییمون زندگیمون سرد شده

پسر من از نوزادی بچه ناارومی بود دکتری نبود نبرده باشیم .هنوز هم که هنوز در حال نق زدن و لجبازی و بی حوصلگی.باورت میشه آرزومون شده یه بار بشینیم قشنگ فیلم ببینیم یا غذا یا جایی بریم همش با نق زدنش زهر مار کرد .همه میگن بچه شیرینی زندگینه والا برای ما که جهنم شد

عزیزم چاره ای نیست باید تحمل کنیم این روزا هم تموم میشه یه روز
بچه ها بزرگ میشن اونوقت دلمون پرمیکشه واسه همین سر و صداهاشون
وضع همه مادرا همینه عزیزم تنها نیستی

ای خواهر تنها نیستی دختر منم از روز اول نوزادیش با کولیک و رفلاکسش و گریه های مداومش تا همین الان با گریه ها و نق زدن های مداومش ریده تو مغز و اعصابم فک کن صبح ها هم با نق زدن و گریه از خواب پا میشه امروز خودمم تا چشمامو باز کردم پا به پاش گریه کردم خیلی خسته شدم همش میگم باز صبح شد شروع شد همچی دوباره انقد داد زدم جیغ زدم گریه کردم خودم امروز که خدا میدونه گیج خوابم نمیزاره تو خونه دراز بکشم جیغ میزنه پاشو اصلا آرامش ندارم بخدا شوهرم نفهمم ساعت ۱۱ شب میاد خونه ۱۲،۱ میخوابه چی میدونه من چی میکشم از دست این بچه 😭

تنها نیستی عزیزم هممون شکل همیم .. خدا کنه همشون عاقبت بخیر بشن انشاالله

اگه پوشک نگرفتی کم کم از پوشک بگیر زمانی که کامل مستقل شد روزی چند ساعت بزار مهد از الان میتونی شروع کنی اول روزی یک ساعت بعد چند ماه دو ساعت کن ۳سالگی میتونی کامل ۳ساعت بزاری کمی خودت راحت باشی

نزن گناه داره منم عصبی میشم همش حواسش پرت کن یهو داره عر میزنه بگو مثلا ا گوش کن صدای چی بود مثلا دنبال مگس بگردین ..‌ البته منم بعصی وقتها دیگع اعثابم میریزه بهم ولی بیشتر حواسش پرت میکنم اتقصای سنشونه ۴سالش بشه خوب میشه دختر من از اول ناآروم بود

عزیزم بچت بیش فعاله پسر منم همین بود دقیقا دیگه قرص اعصاب میخوردم از دستش، بردم دکتر دارو داده خیلی بهتر شده دیگه منو نمیزنه شب تا صبح خواب نداشت خداروشکر الان میخوابه مرحله بعدم گفتار درمانیه چون حرف نمیزنه عصبی میشه خدا به هممون رحم کنه به پسر منم احتمال اوتیسم دادن ولی توکل کردم به خدا انشاا... اوتیسم نباشه

بچه ها با محبت آروم میشن
من امتحان کردم پسرم حتی وقتی
در حال جیغ زدنه وقتی بغلش میکنم و قربون صدقش میرم کلا آروم میشه
کمتر دعواش کن و سعی کن نزنیش

بچه منم همینطوره یکسره چای نعنا میخورم که آرام بخش دم نوش زعفرون بخور

گلم من ی روش امتحان کردم جواب داده، شما هم امتحان کن

ببین از صبح که بلند میشه، هی بوس کن، هی قربون صدقه برو، صدات میکنه، با جانم و عزیزم و پسر نازم جوابشو بده، با محبت تو چشماش نگاه کن، وقت بزار بازی کن، مثلاً کامل بشین پیشش، نقاشی یا هر چیزی بازی کنید ولی با محبت ، و وسط بازی هم هی بوس کن، روزی ی بار ببرش حیاط یا پارک حتی شده یک ساعت ، نیم ساعت،
خونه رو امن کن بزار بازیشو بکنه ، هی نگو بکن ، نکن ، نیا ، بیا و هی دستور بدی
مثلاً دختر من عاشق آب بازیه، من سفره یکبار مصرف انداختم رو فرش می‌زارم حسابی بازی کنه، نهایتشم لباساشو عوض میکنم، اینجوری دختر من که عصبی و ..‌ بود الان آروم شده حسابی و حتی خودش داره بازی می‌کنه و به من کاری نداره

این نیز طوری بگذرد که هیچچچچ یادت نیاید🌷

تحمل کن سه سالگی یه کم بهتر می شن

خداروشکر تنها نیسم 😂
منکه اینقد حرص خوردم هیچی نمونده ازم

بچه همینه عزیزم هممون مثل هم هستیم ولی اینجوری نگو گناه داره اون بچه اصلاااااا نیازی نداشته بیاد تو این دنیای پر از اشوپ و ولوله مر اضطراب ، شما اوردینش اگه قرار باشه کسی طلبکار باشه اون بچست نه شما، پس صبوری کن بهش عشق بورز اونم اروم میشه، بچها احساس مادر رو خوب درک میکنم، خودم روزایی که خستم بچمم بی قرارتره ، روزایی که انرزی دارم اونم ارومتره و شاد منم حالم بهتر میشه با دیدنش

من دوتادارم اون بزرگه دوسال نیمشه اون کوچیکه یازده ماهشه منم کم اوردم بخدادوسدارم فرارکنم ازدست اینادائمم دوتاشون مریض میشن کسی هم ندارم بیادکمکم اینجاغریبم😔

پسرم منم هرچ مباد دستش پرت میکنه سمتون گاز میگیره اصن ی وضیه

وااای منم سرویس شدم خسته شدم هیچ کس کنارم نیست پنج دیقه نگهش داره تنهام از صبح تا شب از شب تا صبح چسبیده بهم

عزیزم اینجوری نگو اون فرشته زندگیتونه...بزار خونه مادری جایی یکم با هم تنها باشید یکم بیشتر با هم وقت بگذرونید سن شلوغ کاریشه

یه سال دیگه انشالله خوب میشن عزیز ماهم خیلی عصبی شدیم بااین که خیلی بچم بدنیس😢😢😢😢😢